بزرگـــــراه

آخـریــن مطالب «تفکر»

خلاقیت و فکر متفاوت با دسترسی به بخش ناخودآگاه ذهن

خلاقیت و فکر متفاوت با دسترسی به بخش ناخودآگاه ذهن

تا به حال به این نکته توجه کرده‌اید که در برخی وضعیت‌های خاص مثلا زیر دوش بهتر فکر می‌کنیم؟ علت این است که وقتی در مورد موضوعی به صورت آگاهانه فکر می‌کنیم، بخش «خودآگاه» ذهن ما درگیر ماجرا است.

بخش خودآگاه، از قسمت جلویی مغز دستور می‌گیرد و این ناحیه علاقه زیادی به تفکر منطقی دارد.

اما هنگامی که مشغول انجام کارهای تکراری مانند دوش گرفتن می‌شویم، اوضاع متفاوت می‌شود: این قبیل کارها نیاز به تمرکز و دقت ندارند چون قبلا بارها آنها را انجام داده‌ایم. انجام این کارها باعث می‌شود بخش «خودآگاه» با خوشحالی به مرخصی برود و استراحت کند.

اینجاست که شبکه دوم مغز ما یعنی بخش «ناخود‌آگاه» کنترل را در دست می‌گیرد. در این حالت می‌بینیم که ایده‌های متفاوتی به ذهن‌مان می‌رسند و گاهی اوقات به نتایج فوق‌العاده‌ای می‌رسیم.

ذهن ما در واقع دارای دو شبکه فکری مجزا است که هر کدام توانایی‌های منحصر به فرد خودشان را دارند. گاهی اوقات که در تفکر منطقی به بن‌بست می‌خوریم، با سوییچ کردن روی شبکه دوم می‌توانیم راه‌ حل را پیدا کنیم. به همین خاطر است که کارهای تکرار مانند دوش‌گرفتن، شستن ظروف و رانندگی کردن به فرایند تفکرمان کمک می‌کنند.

دانستن این نکته کمک می‌کند بهتر بتوانیم از توانایی‌های فوق‌العاده ذهن‌مان استفاده کنیم.

 

علی‌اصغر هنرمند

ادامه مطلب

آشنایی با وضعیت مدیر و کارگر ذهن

آشنایی با وضعیت مدیر و کارگر ذهن

آیا می‌دانستید در مغز ما دو شخصیت مدیر و کارگر زندگی می‌کنند و هرکدام توانایی‌های متفاوتی دارند؟ ما در طول روز بین این دو شخصیت جابجا می‌شویم و خیلی اوقات ناهماهنگی بین این دو شخصیت سبب می‌شود کارهایمان به خوبی به سرانجام نرسند.

هنگامی که در وضعیت مدیر هستیم به کارها فکر می‌کنیم، برنامه ریزی می‌کنیم، دستور می‌دهیم و نقشه می‌کشیم. فهرست کارهای ما زمانی نوشته می‌شود که در این وضعیت ذهنی هستیم.

اما هنگامی که در وضعیت کارگر قرار داریم، مشغول انجام کارها هستیم و مواردی که در فهرست‌مان نوشته‌ایم را انجام می‌دهیم. بنابراین «شخصیت کارگر» بخش عملیاتی و اجرایی ما است.

همه ما نوشتن کارهایمان را بلدیم و می‌دانیم ثبت آنها سبب می‌شود در مقابل چشم‌مان باشند و بهتر انجام‌شان دهیم. اما چرا گاهی اوقات با وجود یادداشت کردن برخی کارها، به انجام‌شان تمایلی نداریم؟

دلایل مختلفی باعث بروز این مشکل می‌شود. یکی از مهم‌ترین آنها «مبهم بودن و عدم تعریف دقیق کار» توسط شخصیت مدیرمان است.

زمانی که در وضعیت کارگر هستیم، علاقه‌ای به برنامه‌ریزی نداریم و مغز ما در مقابل تفکر مقاومت می‌کند. به همین خاطر اگر کاری را به خوبی برای این بخش ذهن‌مان تعریف و مشخص نکرده باشیم، از انجامش طفره می‌رویم.

بنابراین مهم است به خاطر داشته باشیم هنگامی که در وضعیت مدیر هستیم، کارها را برای بخش اجرایی درون‌مان به صورت شفاف و کامل تعریف کنیم تا در زمان اجرا با علاقه و با کمترین مقاومت انجامش دهیم.

خیلی اوقات لازم است کار را به گام‌های کوچک‌تر عملیاتی تقسیم‌بندی کنیم تا درک و اجرای آن برای بخش اجرایی مغزمان راحت‌تر باشد و اجرای همین نکته کوچک باعث رفع بسیاری از مقاومت‌های ناخودآگاه در انجام امور می‌شود.

 

علی اصغر هنرمند

ادامه مطلب