آیا شما قادر به نوشتن هستید؟ ممکن است با خودتان بگویید این چه پرسشی است!؟ قاعدتا هر کسی که سواد داشته باشد، توانایی نوشتن هم دارد.
اما منظور ما توانایی «بیان نظرات و احساسات» به صورت نوشتاری است. اینکه بتوانید مفاهیم را به زبانی «ساده، قابل فهم و روان» به دیگران منتقل کنید.
خواندن و نوشتن را همه در مدرسه آموختهایم. اما متاسفانه همیشه از «درس انشا» فراری بوده و اغلب افراد، مهارت اساسی ابراز مفاهیم و احساسات را به صورت نوشتاری و مکتوب پیدا نکردهاند. این کمبود حتی در میان مدیران و اساتید دانشگاهی ما نیز به وفور دیده میشود.
نامهها و نوشتههای زیادی از مدیران میبینیم که به سختی متوجه منظورشان میشویم. تعداد زیادی از برنامهنویسهای کامپیوتر قادر به نوشتن یک راهنمای ساده نیستند و تعداد قابل توجهی از اساتید دانشگاه، توانایی نوشتن یک نامه ساده را نیز ندارند و انگار به زبان مریخی صحبت میکنند.
این روزها که استفاده از شبکههای اجتماعی بسیار پرطرفدار شده، این نقصان بیشتر خودنمایی میکند. جملاتی که قادر به رساندن مفهوم نیستند و حتی گاهی باعث ایجاد سوتفاهم میشوند، همراه با اشتباهات نگارشی و املایی که همه از «قلم ضعیف» و «کم تجربگی» در نوشتن حکایت دارند.
حتی اگر معتقد باشید که نیازی به نوشتن ندارید و شغلتان ارتباطی با نوشتن پیدا نمیکند، باز هم میتوانید دلایل مهمی پیدا کنید که به خاطرشان نوشتن را شروع کنید. بیایید به چند مورد از آنها اشاره کنیم:
البته این هفت مورد همه دلایل نیست و میتوان از مزایای متعدد دیگری هم برای نوشتن نام برد. اما همینها هم آنقدر مهم و قابل توجه هستند که ما را به شروع نوشتن ترغیب کنند.
این نکته را هم فراموش نکنیم که تقریبا در هر شغل و سمتی که باشیم هر از گاهی با نوشتن سروکار پیدا میکنیم. در برخی شغلها نیز داشتن یک قلم خوب اهمیت ویژهای پیدا میکند که در یک مطلب دیگر بزرگراه به آنها به طور خاص میپردازیم.
تا آن زمان یک دفتر بردارید سعی کنید هر از گاهی حداقل چند پاراگراف در آن بنویسید و اگر دوست داشتید نظرتان را هم با ما به اشتراک بگذارید.