بزرگـــــراه

آخـریــن مطالب

ترس نابجا و راهکارهای مقابله

ترس نابجا و راهکارهای مقابله

«ترس» یکی از قوی‌ترین احساسات انسان است و روی رفتار ما تاثیر زیادی دارد. اما همین حس اگر در موقعیت نامناسب بروز کند، می‌تواند مخرب باشد و از پیشرفت‌مان جلوگیری کند.

نکته اینجاست که حس ترس در «تصورات» ما ریشه‌ای قوی دارد. خیلی اوقات از چیزهایی می‌ترسیم که در واقعیت با چیزی که تصور می‌کنیم فاصله زیادی دارند و یا احتمال رخ‌دادن‌شان بسیار کم است.
 
از این حس در سطوح گوناگون برای کنترل یا تحریک افراد هم استفاده می‌شود. چرا که اگر حس ترس را فعال کنیم، موجب اختلال در بخش‌های منطقی و شناختی مغز می‌شود و به راحتی تحت تاثیر «قدرت ترس» قرار می‌گیریم.
 
ادموند برک، نظریه‌پرداز ایرلندی جمله مشهوری دارد که می‌گوید هیچ چیز به اندازه ترس باعث خلع‌سلاح ذهن از عمل و منطق نمی‌شود.
 
اما درمان چیست؟ پاسخ دانش و آگاهی است. خیلی اوقات متوجه نیستیم کسانی که ادعای حمایت از ما می‌کنند، در عمل در حال تحریک حس ترس‌مان هستند تا به نفع خودشان از آن سواستفاده کنند.
 
در کنار آن باید به جای فرار از این حس، آن را بپذیریم و به دلایل ایجادش فکر کنیم. جالب است بدانید پذیرفتن و سخن گفتن در مورد احساسات، خودش سبب می‌شود تاثیر منفی آن بر رفتار‌ و ذهن‌مان کاهش قابل توجهی پیدا کند.
 
در نهایت فراموش نکنیم یکی از عوارض مهم ترس، فراموش‌کردن حس مسوولیت‌مان است.
 
دکتر علی‌اصغر هنرمند

اطلاعات بیشتر

ادامه مطلب

چرا برنامه‌ریزی مجدد ذهن سخت است و اکثرا افراد در این مسیر ناامید می‌شوند؟

چرا برنامه‌ریزی مجدد ذهن سخت است و اکثرا افراد در این مسیر ناامید می‌شوند؟
زمانی که به دانشگاه می‌رفتم، یک دختر گیج و گم شده بودم. من علارغم میلم برای رسیدن به اهدافم، هیچ راهی پیش‌رو نداشتم. با امید اینکه مسیر موفقیت را پیدا کنم، ویدیوهای انگیزشی زیادی تماشا می‌کردم. اما این انگیزه کوتاه مدت بود و بیش‌تر از چند روز دوام نمی‌آورد. 
 
یک بار به طور تصادفی با کتابی به نام «قدرت ضمیر ناخودآگاه» روبرو شدم. فکر کردم که بالاخره کلید موفقیت را یافته‌ام. تصمیم گرفتم ذهنم را دوباره برنامه‌ریزی کنم تا روایت قدیمی که من را به خود الانم محدود می‌کرد، بشکنم. میخواستم باورهای جدیدی را که به من قدرت می‌داد، به ذهنم تلقین کنم.
 
با اینکه توانستم ذهنم را از نو برنامه‌ریزی کنم، به اهدافم نرسیدم. زیرا دوباره تسلیم شدم. حتی پس از دانستن همه رازها، تکنیک‌ها یا هک‌ها در مورد «چگونه زندگی خود را متحول کنید»، باز هم نتوانستم موفق شوم.
 
 
اما اصلا برنامه‌ریزی مجدد ذهن به چه معناست؟
برنامه‌ریزی مجدد ذهن به معنای به چالش کشیدن هر کاری است که به آن فکر می‌کنید، باور دارید یا انجام می‌دهید. وقتی ذهنتان را مجددا برنامه ریزی می‌کنید به هیچ چیزی که قبلا شما را محدود می‌کرد، باز نمی‌گردید. مثل مواردی که از باورهای محدود یا خودگویی‌های منفی با خودتان سرچشمه می‌گرفتند.
 
حال سوال این است که اگر موضوع به همین راحتی است، پس چرا اکثر مردم (مثل من) تسلیم می‌شوند؟ چرا حتی پس از دانستن و داشتن هر چیزی که برای رسیدن به رویاهایتان لازم دارید، باز هم نمی‌توانید آن را به دست آورید؟
 
۱- شما به دام افتاده‌اید
شما می‌دانید که می‌خواهید به چه چیزی برسید، آنچه را که برای رسیدن به اهدافتان لازم است، دارید. حاضرید برای رویایتان بمیرید ولی با این حال چیزی سد راه شما شده و قادر به حرکت در مسیر نیستید. شما فکر می‌کنید که به اندازه کافی لایق رسیدن به هدف‌تان نیستید.
 
چرا نمی‌توانید ذهن خود را کنترل کنید؟
پاسخ بسیار ساده است. شما به دام افتاده‌اید!
 
حال سوال این است که چگونه؟
به اطراف خود نگاه کنید، همه چیز طوری طراحی شده تا شما را ضعیف کند. گویی توانایی کنترل ذهن از ما سلب شده است. رسانه‌های اجتماعی از جمله مواردی است که حتی اگر نخواهید به آن معتاد می شوید.
 
شما می‌خواهید به اهداف خود برسید اما نمی‌توانید ذهن خود را برای تمرکز کنترل کنید. شما می‌خواهید از چرخه اعتیاد خارج شوید، ولی حاضر نیستید هیچ‌ رسانه‌ای را کنار بگذارید. همه چیز در اطراف شما برای تضعیف شما طراحی شده است. 
 
پلتفرم های شبکه های اجتماعی پس از سالها تحقیق ساخته شده اند تا با الگوریتم ها و ویژگی های قدرتمند، شما را در قفس نگه دارند. ما درحالی از کمبود زمان مینالیم که وقت خود را با دیدن سریال سپری می‌کنیم و سپس برای اینکه حس بهتری داشته باشیم در شبکه های اجتماعی می‌چرخیم تا استرس کارهای نکرده‌مان را فراموش کنیم. 
 
توانایی کنترل ذهنتان را به در اختیار صاحبین رسانه‌ها نگذارید.
افراد صاحب قدرت نمی‌خواهند شما از نظر ذهنی قدرتمند باشید زیرا اگر قدرتمند شوید تمام سرمایه آن‌ها نابود می‌شود. شما فقط یک محصول هستید که افراد قدرتمند از آن استفاده می‌کنند!
 
 
۲- احساس تنهایی می‌کنید
وقتی در مسیر برنامه‌ریزی مجدد ذهن هستید، متوجه می‌شوید که چقدر برخی از روابط شما سمی هستند، دوستانتان چقدر منفی هستند، و مهمتر از همه اینکه دیگر تفریحات گذشته، برایتان بی‌معنی می‌شود.
 
شما به جایی می‌رسید که هیچ کدام از اطرافیانتان شما را درک نمی‌کنند و دیگر در شبکه‌های اجتماعی نخواهید بود. در این زمان اگر از نظر ذهنی قوی و آماده نباشید تنها و درمانده به نظر می‌رسید. 
 
 
۳- نمیخواهید خودتان را به چالش بکشید
زمانی که می‌خواهید ذهن خود را مجددا برنامه‌ریزی کنید، باورهای قدیمی شما به چالش کشیده می‌شوند. باورهایی مثل «شما تنها مسئول زندگی خود هستید» و «آموزش سنتی برای موفقیت ضروری نیست».
 
چشمانتان را ببندید. زندگی خود را بررسی کنید و بگویید یکی از دلایلی که شما را از دستیابی به اهدافتان باز می دارد چیست؟ تنها دلیل آن اعتقادات شماست! افرادی که نمی‌توانند گهگاهی باورهای خود را به چالش بکشند، تسلیم می شوند زیرا زیر سوال بردن باورهای شما یعنی زیر سوال بردن خودتان که هیچ کس آن را دوست ندارد. 
 
 
۴- ناامید شدن راحت تر است
وقتی در مسیر برنامه ریزی مجدد ذهن خود هستید، احساس استرس، سردرگمی و ناتوانی می‌کنید.
 
تسلیم شدن راحت تر از ادامه دادن است، زیرا شما را به منطقه راحتی خود باز می‌گرداند، جایی که اجازه داشتید در معرض وسوسه های کوتاه مدت، زندگی آسان و بدون سردرگمی قرار بگیرید. زمانی که به جلو حرکت نمی کنید، هیچ سردرگمی در مورد انتخاب هایتان نخواهید داشت. به همین ترتیب، وقتی تسلیم شده‌اید لازم نیست دیگر هیچ کاری بکنید.  
 
تنها چیزی که برای دست کشیدن از رویاهایتان لازم دارید این است که باور کنید به اندازه کافی خوب یا آماده نیستید. متأسفانه اکثر ما در این کار استاد هستیم. از این رو، تسلیم شدن همیشه برای همه آسان است.
 
در پایان، به خاطر داشته باشید که: «اگر آسان بود، همه انجامش میدادند…» 
 
پریا شمس‌الدین
 
ادامه مطلب

چرا در مسیر رسیدن به هدف دچار شک می‌شویم؟

چرا در مسیر رسیدن به هدف دچار شک می‌شویم؟
- آیا کاری که شروع کرده‌ام به نتیجه می‌رسد؟
- آیا توانایی انجامش را دارم؟
- اگر شکست بخورم عواقبش چیست؟
 
همه ما در تلاش برای رسیدن به اهداف‌مان «دچار شک» می‌شویم. جمله مشهوری وجود دارد که می‌گوید همه پروژه‌های موفق در میانه راه فاجعه به‌نظر می‌رسند.
 
خیلی اوقات «نور» انتهای تونل قابل مشاهده نیست چون رسیدن به هدف یک خط مستقیم نیست و با پیچ‌وخم‌های متعددی همراه است و باعث ایجاد شک می‌شود. به‌ویژه هنگامی که از گام بعدی مطلع نباشیم و زمان رسیدن به هدف مشخص نباشد. نتیجه‌ آن ایجاد حس «عدم قطعیت» است و به‌دنبال آن «ترس از شکست» و «اکراه» به‌وجود می‌آید.
 
 
تاثیر مهم تجربیات ناموفق قبلی:
ممکن است قبلا در رسیدن‌ به هدف‌مان شکست خورده باشیم. شکست‌های قبلی بار روانی زیادی روی ما وارد می‌کنند و این ذهنیت ایجاد می‌شود که رسیدن به هدف امکان‌پذیر نیست. اما کافی است زاویه‌ نگاه‌مان نسبت به تجربیات قبلی را اصلاح کنیم: 
 
هر پیشرفتی حاصل شکست‌های قبلی است. آنها حاوی تجربیات ارزشمندی برای رسیدن به موفقیت در تلاش بعدی‌مان هستند. هر کدام از شکست‌ها، ما را باتجربه‌تر و قوی‌تر می‌کنند. 
 
بنابراین به جای تحمل بار شکست روی شانه، آنها را زیر پایتان قرار دهید تا پله صعودتان باشند.
 
 
ترس از شکست:
برخی افراد هم از ترس شکست حاضر به دنبال‌کردن هدف‌شان نیستند! گاهی اوقات جوگیر می‌شویم و حرکتی را شروع می‌کنیم اما خیلی زود «ترس از شکست» جلویمان ظاهر می‌شود و به سرعت تلاش‌مان را متوقف می‌کنیم. اما فراموش نکنید که «افراد موفق» در مقابل ترس از شکست مقاومت بیشتری دارند.
 
افرادی که در کار و زندگی‌شان موفق هستند، توانایی مدیریت استرس بیشتری دارند، بیشتر ریسک می‌کنند و بر حس ترس از شکست‌شان غلبه دارند. فراموش نکنیم «شک داشتن»، به معنی وجود «ترس» است. و هر جا ترس وجود دارد به این معنی است که فرصتی برای رشد و پیشرفت در مقابل‌مان است. 
آن را از دست ندهیم…
 
 
علی اصغر هنرمند
ادامه مطلب

دلایل دروغگویی در محیط کار

دلایل دروغگویی در محیط کار

به نظر شما چرا برخی افراد در کارشان دروغ می‌گویند؟ بعضی افراد ذاتا بیشتر از دیگران دروغ می‌گویند، اما حتی صادق‌ترین افراد هم ممکن است در شرایطی قرار بگیرند که مجبور به دروغ گفتن شوند…

برخی محیط‌های کاری خودشان سبب می‌شوند دروغگویی به یک فرهنگ تبدیل شود: مکان‌هایی که از افراد توقعات بی‌جا دارند، قوانین غیرمنطقی وضع‌کرده‌اند، رقابت به‌گونه‌ای است که افراد بر اساس توانایی‌ و سخت‌کوشی پیشرفت نمی‌کنند و جریمه‌های شکست غیرمنطقی است.

اما در کنار عوامل محیطی، چند علت مهم دیگر نیز وجود دارد که سبب شیوع دروغگویی در محیط کار می‌شود:

- ترس از عصبانی کردن رئیس!
گاهی اوقات مدیری بالای سرمان است که بر اساس عقل و منطق مدیریت نمی‌کند. در این صورت نیروهای زیر دست مجبورند فقط حرف‌هایی بزنند که در جهت رضایت خاطر این قبیل افراد است و نتیجه‌اش کاهش شدید بهره‌وری و افزایش فوق‌العاده دروغ‌ها است.

- پنهان‌کردن بی‌کفایتی‌
اگر برای مسئولیت‌‌تان کفایت لازم را نداشته باشید، به دروغ متوسل می‌شوید تا جایگاه خودتان را حفظ کنید. افراد توانا، در صورت بروز اشتباه، به راحتی عذرخواهی می‌کنند. چون در کارشان اعتماد به نفس دارند و می‌دانند اشتباه‌شان به راحتی تکرار نمی‌شود.

- نفع شخصی
خیلی اوقات دروغ‌های ما به خاطر نفع شخصی خودمان است. می‌خواهیم در جایگاه شغلی‌مان پیشرفت کنیم اما متوجه می‌شویم که دروغ‌گفتن نسبت به سخت‌کوشی آسان‌تر است! در نتیجه راه میانبر را انتخاب می‌کنیم.

جالب است بدانید تخمین زده‌می‌شود شرکت‌ها هر ساله حدود ۳.۵ تریلیون دلار به خاطر دروغ و فریب‌کاری متضرر می‌شوند و نخستین گام برای اصلاح این مشکل، وجود مدیرانی است که صداقت دارند.


اطلاعات بیشتر:

پیشنهاد اول

پیشنهاد دوم

 

دکتر علی‌اصغر هنرمند

 

 

ادامه مطلب

کارهای ناقص پشت‌سر هم… آشنایی با مفهوم Yak Shaving

کارهای ناقص پشت‌سر هم… آشنایی با مفهوم Yak Shaving

گاهی اوقات وقتی می‌خواهیم کاری انجام دهیم، با یک کار ناقص دیگر مواجه می‌شویم که سبب می‌شود توجه ما به کار دوم معطوف شود. ممکن است در میانه کار دوم هم با یک مورد ناقص دیگر مواجه ‌شویم و این داستان همینطور ادامه پیدا می‌کند…

اسم این وضعیت را yak shaving گذاشته‌اند و نامش از یک انیمیشن گرفته شده. اما جهت درک بهتر آن کافی است این کلیپ کوتاه از سریال Malcolm in the Middle را ببینید.


یک مثال واقعی‌اش هنگامی است که در برنامه‌نویسی می‌خواهیم یک باگ را برطرف کنیم: کار را شروع می‌کنیم اما متوجه می‌شویم که بهتر است این قطعه کد را بهینه (ریفکتور) کنیم. کمی بعد با خودمان می‌گوییم این کد چرا در فایل خودش قرار ندارد و داستان همینطور ادامه پیدا می‌کند…

نکته اینجاست که باید تلاش کنیم روی کار اصلی متمرکز بمانیم و بقیه موارد را جمع‌آوری کرده و در زمان مناسب خودش انجام دهیم. وگرنه تا ابد در حلقه‌‌ی کارهای ناتمام باقی می‌مانیم و اولویت‌ها فراموش می‌شوند.

در مورد جمع‌آوری کارها قبلا اینجا صحبت کرده‌ایم.

علی‌اصغر هنرمند.

ادامه مطلب

چگونه منصبط باشیم و چطور آن را ارتقا دهیم؟

چگونه منصبط باشیم و چطور آن را ارتقا دهیم؟

به نظر شما چرا برخی افراد در زندگی‌شان منظم هستند و به قول معروف دیسیپلین دارند، اما برخی دیگر اینگونه نیستند؟

منضبط بودن یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی است که می‌توانیم در زندگی داشته باشیم اما چگونه می‌توان آن را به‌دست آورد و تقویت کرد؟

 

تعریف منضبط بودن؟ (Self-discipline)

تعریفش ساده است: داشتن قابلیتِ انجام‌دادن کاری که هم‌اکنون واقعا باید انجام بدهیم! یعنی به جای اینکه به دنبال راحتی باشیم، بتوانیم سختی‌هایی تحمل کنیم که در دراز مدت برایمان نتیجه‌بخش است.

مغز ما دوست دارد کمترین انرژی ممکن را مصرف کند و به همین خاطر از انجام کارهای دشوار طفره می‌رود و در نتیجه به انجام کارهای ساده و آشنا تمایل داریم.  بنابراین بعد از چند دقیقه یادگیری، ترجیح می‌دهیم سراغ بازی یا چرخیدن در شبکه‌های اجتماعی برویم.

در چنین شرایطی باید به خودمان یادآوری کنیم آن فشاری که در لحظه تحمل می‌کنیم، موجب پیشرفت‌مان است و با کمی تمرین به جایی می‌رسیم که از چالش‌ها و دشواری‌ها لذت می‌بریم. اما چگونه به این مرحله برسیم؟

یک راهکار موثر این است که چند فعالیت نسبتا دشوار اما در عین حال نه‌چندان پیچیده را انتخاب کنیم و تلاش کنیم دائما آنها انجام دهیم. با این کار کم کم ذهن‌مان را برای تحمل سختی‌های بزرگ‌تر آماده می‌کنیم:

چند مثال:
- به جای آسانسور از پله استفاده کنیم.

- در کلاس ورزشی ثبت‌نام کنیم که صبح زود برگزار می‌شود.

- اتومبیل را در فاصله‌ای نسبتا دور از مقصد پارک کنیم و چند دقیقه پیاده‌روی کنیم.

- هر روز تخت‌خواب‌مان را مرتب کنیم.

- دوش آب سرد بگیریم.

همانطور که ملاحظه می‌کنید، میزان دشواری این کارها زیاد نیست. اما کم کم ذهن‌مان را برای تحمل دیگر انواع سختی‌ها آماده و تصویر ذهنی‌مان را اصلاح می‌کند.

در پایان این جمله وارن بافِت، سرمایه‌گذار و اقتصاد‌دان مشهور را هم فراموش نکنید که می‌گوید: «لازم نیست نسبت به دیگران باهوش‌تر باشیم. فقط کافی است نسبت به دیگران منضبط‌تر باشیم.»

 

دکتر علی‌اصغر هنرمند

 

ادامه مطلب

افزایش هوشیاری با اصلاح زاویه نمایشگر!

افزایش هوشیاری با اصلاح زاویه نمایشگر!

عضلات چشم ما ارتباط مستقیمی با مغز‌ دارند و زاویه چشم روی ترشح برخی انتقال‌دهنده‌های عصبی تاثیرگذار است. تا به حال برایتان پیش آمده که پشت کامپیوتر خواب‌تان بگیرد؟ یک علت آن به خاطر زاویه نگاه رو به پایین است.

اگر زاویه چشم ما «مستقیم و کمی رو به بالا» باشد، سبب فعال‌شدن بخش‌هایی از مفز می‌شود که باعث افزایش هوشیاری می‌گردند.

بنابراین اگر ارتفاع مانیتورتان را به‌گونه‌ای تنظیم کنید که نگاه‌تان مستقیم و کمی رو به بالا باشد، باعث افزایش بهره‌وری‌تان خواهد شد و در عین حال به سلامت ستون فقرات‌ خودتان هم کمک کرده‌اید!


دکتر علی اصغر هنرمند

 

 اطلاعات بیشتر 

ادامه مطلب

ارتباط از دست‌دادن بویایی ناشی از ابتلا به کووید۱۹ با اختلالات شناختی طولانی مدت

ارتباط از دست‌دادن بویایی ناشی از ابتلا به کووید۱۹ با اختلالات شناختی طولانی مدت

برخی افراد بعد از ابتلا به کووید۱۹ دچار اختلالات شناختی طولانی مدت (شامل کاهش حافظه، تمرکز و اختلالات گفتاری) می‌شوند که این ناشی از درگیری اعصاب توسط ویروس است. حالا نتیجه یک تحقیق گسترده نشان داده در چه کسانی باید بیشتر دنبال این اختلالات باشیم…

مشخص شده شدت بیماری با بروز اختلالات شناختی مرتبط نیست! یعنی اگر بیماری اولیه‌مان شدید بود به این معنی نیست که احتمال بروز عوارض عصبی وجود دارد. بلکه کسانی که دچار «اختلال بویایی» شده‌اند، بیشتر از دیگران دچار مشکلات شناختی خواهند شد.

این بررسی به مدت یک سال در کشور آرژانتین انجام شده و نشان داده افرادی که دچار درگیری بویایی شده‌اند، بیشتر از دیگران دچار کاهش حافظه، تمرکز و اختلالات گفتاری می‌شوند و این اختلالات در سالمندان بالای ۶۰ سال می‌تواند ماندگار باشد.

دکتر علی‌اصغر هنرمند

 

منبع

ادامه مطلب

نیمه عمر کافئین و نکات کلیدی

نیمه عمر کافئین و نکات کلیدی

برخی افراد با هدف افزایش بهره‌وری قهوه می‌‌نوشند، اما شاید این نکته‌ی مهم را ندانید که نوشیدن قهوه در زمان نامناسب به‌ بهره‌وری‌تان آسیب جدی وارد می‌کند و باید بدانیم چگونه از کافئین به صورت استراتژیک استفاده کنیم!

چند نکته پیش از شروع:
- من از علاقمندان قهوه هستم و هر روز «یک» فنجان قهوه حوالی ۱۰ صبح می‌نوشم.
- قهوه نسبت به چای کافئین بیشتری دارد (به همین خاطر تمرکز روی آن است).
- لطفا به ساعات بیان شده دقت کنید. پیش‌فرض صحبت در مورد چکاوک‌ها است (کسانی که صبح‌ها انرژی بیشتری دارند).

اگر بخواهیم مهم‌ترین ابزار افزایش توانایی ذهنی و بهره‌وری را معرفی کنیم پاسخ یک کلمه است: «خواب!» بله خواب کافی و با کیفیت مناسب در تمام ابعاد زندگی‌ما نقشی کلیدی ایفا می‌کند.

اما کافئین روی خواب ما تاثیر منفی دارد و کیفیت و عمق آن را به طور قابل توجهی کاهش می‌دهد. اکثر افراد نمی‌دانند نیمه عمر کافئین در بدن ما بین ۶ تا ۷ ساعت است و حدود یک چهارم آن نیز تا ۱۲ ساعت بعد در بدن ما حضور دارد.

به این معنی که اگر ۱۲ ظهر یک فنجان قهوه بنوشید، یک چهارم کافئین آن تا ساعت ۱۲ شب در بدن‌تان حضور دارد!

ممکن است بگویید من با نوشیدن قهوه حتی قبل از خواب هم مشکلی ندارم و راحت می‌خوابم! اما نکته اینجاست که شما از کاهش «کیفیت» و «عمق» خواب خود مطلع نمی‌شوید. جالب است بدانید نوشیدن یک فنجان قهوه در بعد‌ازظهر، کیفیت خواب شبانه را ۲۰ درصد کاهش می‌دهد.

بنابراین هنگام نوشیدن قهوه و دیگر مواد حاوی کافئین توجه کنیم که با ساعات خواب‌مان فاصله کافی داشته باشند، ضمنا در ساعات عصر و شب هم می‌توانید سراغ قهوه بدون کافئین بروید.

اگر به این موضوع علاقمند هستید، می‌توانید این گفتگو با دکتر متیو واکر را ببینید که یکی از افراد برجسته در حوزه خواب است. همینطور کتاب Why We Sleep از دکتر واکر.

دکتر علی‌اصغر هنرمند

ادامه مطلب