اگر شما هم جزو افرادی هستید که هر روز در جلسات متعددی شرکت میکنید، پیشنهاد میکنم نتایج یک تحقیق انجام شده توسط مایکروسافت را از دست ندهید که در آن تاثیر جلسات «پشت سر هم» روی مغز بررسی شده است.
در این تحقیق ۱۴ نفرشرکت کردهبودند:
شرکتکنندگان کلاههای مخصوصی برسر داشتند که از طریق آن فعالیت الکتریکی مغز (EEG) ثبت میشد و با کمک آن نتایج جالبی بهدست آمد:
جلسات پشت سر هم باعث افزایش و تجمیع استرس در مغز میشود. در حالی که وجود استراحت بین آنها سبب میشود این تجمیع استرس رخ ندهد.
علاوه بر این استراحت بین جلسات سبب افزایش قابل توجه یکی از معیارهای قابل اندازهگیری به نام frontal alpha asymmetry میشود که نشاندهنده افزایش تمرکز در طول جلسات است.
نکته مهم دیگر این بود که در شروع و انتهای جلسات پشتسر هم، میزان استرس به طور قابل توجهی بیشتر میشد و به نظر میرسد علتش این است که ذهن ما در انتهای جلسه معطوف موضوع جلسه بعدی میشود و همین استرس را بالا میبرد. در حالی که وجود استراحت بین جلسات، این افزایش استرس را حذف میکند.
به طور خلاصه وجود استراحت بین جلسات، هم به سلامت مغزمان کمک میکند و هم کارایی آنها را بالا میبرد.
ضمن اینکه فراموش نکنیم لزومی به برگزاری بسیاری از جلسات نیست و خیلی راحت میتوان با راهکارهای سادهتر به نتایج دلخواه رسید.
دکتر علیاصغر هنرمند
اطلاعات بیشتر:
https://www.microsoft.com/en-us/worklab/work-trend-index/brain-research
گاهی اوقات در یک دوره مجازی یا حضوری میخواهیم در کنار هزینه ثبتنام، برخی خدمات جانبی را هم به شرکتکنندگان ارائه کنیم. مثلا میخواهیم برای صدور «گواهی پایان دوره» یک هزینه مجزا دریافت کنیم. یا در برنامه حضوری میخواهیم ناهار و پذیرایی را به صورت مجزا به فروش برسانیم. ارائه این خدمات جانبی، دریافت هزینه و گزارشگیری آنها همیشه دردسرساز و وقتگیر بوده است.
اما در بزرگراه میتوانید بهراحتی گزینههای مد نظرتان را تعریف، و این فرایند پیچیده را با چند کلیک، اتوماتیک کنید.
بخش خدمات امکانات متنوعی را در اختیار شما قرار میدهد از جمله:
با فعال کردن «امکان ارائه خدمت» یک مرحله جهت انتخاب خدمات به فرآیند ثبتنام کاربر اضافه میشود و ضمنا بعدا هم امکان سفارش خدمت جدید از طریق صفحه معرفی در دسترس کاربران قرار دارد. برای پوشش حالاتی که مثلا شرکتکننده در روز همایش تصمیم میگیرد سفارش ناهار بدهد.
این روزها استفاده از سیگارهای الکترونیکی (ویپ) فراگیر شده و بسیاری افراد تصور میکنند آنها کمضررتر از سیگارهای سنتی هستند. هرچند در این مورد اختلاف نظر وجود دارد اما ویپ همچنان در دسته مواد مضر قرار میگیرد. اکنون نتیجه یک تحقیق جدید عوارض آن روی دندانها را نشان داده است:
مشخص شده که سیگارهای الکترونیکی به چند روش مختلف باعث آسیب جدی به دندانها میشوند:
- در محلول سیگارهای الکترونیکی از مواد قندی استفاده میشود که به دندانها میچسبد و باعث افزایش تخریب میشوند. بنابراین از این نظر از سیگارهای سنتی مضرتر هستند!
- محلول ویپ باعث تغییر باکتریهای محیط دهان شده و سبب افزایش جمعیت باکتریهای مضر میشود.
- محلول ویپ روی لثهها نیز تاثیر تخریبی دارد و از این نظر مشابه سیگارهای سنتی است.
در نهایت نویسندگان مقاله توصیه کردهاند که مصرفکنندگان سیگارهای الکترونیکی توجه ویژهای به بهداشت دهان و دندانشان داشته باشند و مراجعه منظم به دندانپزشک را فراموش نکنند.
دکتر علی اصغر هنرمند
این تصویر یک گلبول قرمز خون است که وظیفه اصلی رساندن اکسیژن به بافتهای بدن را ایفا میکند. اما این یک گلبول عادی نیست! چون در آزمایشگاه تولید شده و اکنون بعد از چندین دهه تحقیق، آزمایش انسانی محدود آن آغاز شده است.
اما چرا این خبر مهم است؟
برخی بیماریها و حوادث سبب میشود که نیاز به دریافت خون داشته باشیم، اما محدودیتهای مهمی وجود دارد:
- وجود گروههای خونی متعدد
- نیاز به اهداکننده
- انتقال برخی بیماریها از طریق خون
و اصلا سازمانهایی مانند «انتقال خون» به خاطر مقابله با همین چالشها تاسیس شدهاند
اکنون پیشرفت تولید گلبول قرمز مصنوعی به جایی رسیده که آزمایش آن برای نخستین بار روی دو نفر آغاز شده و اگر موفقیتآمیز باشد روی افراد بیشتری امتحان خواهد شد.
محققان به گلبولهای تولیدی با مواد رادیواکتیو برچسب زدهاند و آنها را در بدن دریافتکنندگان زیر نظر دارند!
البته برای تولید این خون نیز همچنان به اهدا کننده نیاز است. اما نکته اینجاست که از حدود نیم میلیون سلول بنیادی موجود در حدود نیم لیتر خون، بیشتر از ۵۰ میلیارد گلبول قرمز تولید میکنند. فرایندی که حدود سه هفته طول میکشد.
گلبولهای قرمز مصنوعی عمر بیشتری هم دارند. طول عمر گلبول قرمز ۱۲۰ روز است. در یک انتقال خون استاندارد، مجموعهای از گلبولهای پیر و جوان انتقال پیدا میکنند که در نتیجه میانگین کارایی را پایین میآورد اما گلبولهای تولیدی همگی جوان هستند و انتظار میرود ۱۲۰ روز دوام بیاورند.
هرچند هنوز زمان نسبتا زیادی تا اتمام تحقیقات و تکامل این فناوری باقی مانده. اما اگر تولید خون در آزمایشگاه به نتیجه برسد، بسیاری از محدودیتهای فعلی انتقال خون برطرف خواهد شد.
دکتر علی اصغر هنرمند
برای انجام هر کار به دو خصیصه اصلی نیاز داریم: آگاهی (یا همان علم) نسبت به آن کار و توانایی انجامش در عمل. این دو مورد، لازمهی به پایان رساندن هر پروژهای هستند. از ساختن یک محصول گرفته تا مدیریت یک تیم. شما ممکن است علم انجام کاری را داشته باشید، اما در عمل نتوانید از آن استفاده کنید. برای مثال، منتقدان فیلم میدانند که یک اثر هنری خوب چه ویژگیهایی دارد اما در عمل نمیتوانند یکی مثل آن بسازند. این دو مورد کاملا از یکدیگر مستقل هستند ولی برای انجام یک کار واقعا عالی، به هر دو نیاز دارید.
در این مطلب با به این موارد مهم میپردازیم:
۱- مقایسه «آگاهی شغلی» با «توانایی انجام کار»
۲- کمکردن فاصله بین این دو خصیصه
۳- کدام یک مهمتر است و نیاز به پرورش دارد؟
بر این اساس، شما در یکی از این دو سناریو جای میگیرید:
الف) آگاهی و علم > توانایی و مهارت برای انجام کار
اگر علم شما از مهارت عملیتان بیشتر باشد، از کاری که تولید میکنید، راضی نیستید. چند لحظه راجعبه این موضوع بیندیشید. تمام مواقعی که از کار خود ناراضی بودهاید، آگاهی شما از آنچه میتوانستید بسازید، جلوتر بوده است. این یک تضاد خوب است. بنابراین به دنبال آن خواهید رفت و این ما را به سناریوی دوم میرساند.
ب) توانایی و مهارت برای انجام کار ≥ آگاهی و علم
وقتی مهارت شما برابر یا بیشتر از علمتان باشد، میتوانید آنچه را که فکر میکنید خوب است، بسازید. این باعث میشود شما از کارتان راضی باشید، اما از رشد شما نیز جلوگیری میکند، مگر اینکه ابتدا دانش خود را افزایش دهید.
رابطهی بین این دو مورد بسیار مهم است. اگر نسبت به یک موضوع دانش لازم را نداشته باشید، قاعدتا توانایی انجام آن را نیز نخواهید داشت.
بیشتر کتابها، دورهها و ابزارهای یادگیری سنتی، عمدتا بر افزایش مهارت عملی متمرکز هستند. اما موثرترین راه برای پیشرفت، قرار گرفتن در معرض نمونههای خوب است.
با این کار آگاهی شما افزایش مییابد. فرض کنید میخواهید یک تیم خوب ایجاد کنید، اگر قبلا تجربه کار کردن در یک تیم خوب را داشته باشید، قاعدتا ساخت یک تیم خوب برایتان راحتتر است. پیوستن به یک تیم بزرگ، به غیر از یادگیری نحوه انجام کارها، به شما روش ساختن یک تیم عالی را آموزش میدهد. این یعنی یک تیر و دو نشان!
«علم»، یعنی دانستن اینکه یک کار خوب چه ویژگیهایی دارد. «مهارت» یعنی چگونگی ساختن آن.
اما عنصر سومی هم وجود دارد!
افراد باتجربه نه تنها میدانند چه چیزی خوب است بلکه دقیقا «علت» آن را نیز میدانند.
آنها دقیقا میدانند چه چیزی باعث جلوهگری نمونههای خوب شده است.
این موضوع از آن چیزی که به نظر میرسد با اهمیتتر است.
شما ممکن است از چندین اپلیکیشن با رابط کاربری عالی استفاده کنید، اما ندانید چه چیز آن را منحصر به فرد ساخته است. این موضوع مشکلی ندارد مگر اینکه بخواهید یک اپلیکیشن همانند آن بسازید. در این جا شکاف بین آگاهی و مهارت به چشم میخورد.
چگونه این مرز را از بین ببریم؟
دو راه اصلی وجود دارد که به شما در این امر کمک میکند:
۱- دست به کار باشید: ناراضی بودن از پروژه نهایی، استدلال شما را تحریک میکند و باعث میشود از خود بپرسید «چرا فکر میکنم این کار بد است؟».
۲- با دیگران بحث کنید: اگر در مورد خوب بودن یک کار با کسی هم عقیده نیستید، با آشنایی با دیدگاهش، به دلیل آن پی خواهید برد.
چه در مسیر شغلی و چه در پروژهای که میخواهید بهعنوان یک کارآفرین بسازید، از خودتان بپرسید:
پاسخ این پرسشها در ترکیبی منحصر به فرد از دانش و مهارت کاری نهفته است.
مهارتهای خود را در مورد چیزی که از قبل دانش خوبی درموردش داشتهاید، رشد دهید و با هم ترکیب کنید.
به عنوان مثال فرض کنید شما نویسنده خوبی هستید (مهارت برای انجام کار) و خبرنامههای خوب زیادی میخوانید (افزایش دانش). با ترکیب این دو، روزنامهنگار موفقتری خواهید بود.
پیروز باشید.
پریا شمسالدین
در حادثه تایتانیک، کشتی با کوه یخ بزرگی برخورد کرد و غرق شد، فقط به خاطر اینکه خدمه نتوانسته بودند وسعت آن را حدس بزنند. چرا که بخش بزرگ آن زیر آب است و دیده نمیشود.
یکی از نظریههای علم آمار هم به عنوان «اصل کوه یخ» نام گرفته و در تعریف آن میگویند: اطلاعاتی که مشاهده میکنیم، فقط بخشی از حقایق را شامل میشوند و در بسیاری از مواقع قسمت مهم آن مانند کوه یخ زیر آب است.
ممکن است با این نظریه آشنا باشیم. اما خیلی اوقات که با یک پدیده جدید مواجه میشویم، فراموش میکنیم از خودمان ۲ سوال مهم بپرسیم:
۱- آیا چیزی که در حال مشاهدهاش هستم کل داستان است یا فقط نوک کوه یخ است؟
۲- برای دیدن بخش زیر آب باید چه کنم؟
دکتر علیاصغر هنرمند
گاهی اوقات در برخی دورههای آموزشی (چه آنلاین و چه حضوری) میخواهیم اطمینان حاصل کنیم شرکتکنندگان پیش از ثبتنام، قوانین و مقررات حضور در کلاس را مطالعه کرده و آنها را پذیرفتهاند.
در امکان جدید بزرگراه میتوانید در بخش «ثبتنام - درآمد» گزینه «قوانین و مقررات» را فعال کنید و در آنجا قوانین شرکت در دوره را بنویسید.
مواردی مانند:
اکنون در فرایند ثبتنام، یک گام جدید اضافه میشود و پیش از پرداخت، صفحهی قوانین با توضیحات درج شده به کاربر نمایش داده میشود و کاربر با زدن دکمه پذیرش صحت مطالعه و پذیرش قوانین را امضا میکند.
در این صورت با این دردسر مواجه نخواهید شد که برخی کاربران مدعی میشوند از قوانین برگزاری دوره مطلع نبوده و توضیحات صفحه معرفی را کامل مطالعه نکردهاند.
یکی از مهمترین مشکلات برخی افراد «عملگرا نبودن» است. به این معنی که بیشتر فکر میکنیم و یا فقط حرف میزنیم. اما هنگام عمل که میرسد از جایمان تکان نمیخوریم! عملگرا بودن مهارتی است که با دانستن برخی نکات و تمرین آنها ارتقای قابل توجهی پیدا میکند.
۶ نکته مهم را ببینیم:
۱- سرزنش نکنید:
وقت خودتان را با سرزنش کردن دیگران تلف نکنید. سرنوشت شما در دست خودتان است. اگر میخواهید به هدفتان برسید، باید خودتان تلاش کنید. خیلی اوقات با سرزنش کردن دیگران فقط میخواهیم از زیر بار مسئولیت خودمان شانه خالی کنیم.
۲- شما در مکان و زمان مناسب هستید:
فرقی نمیکند در چه مکان و موقعیتی باشید، در هر شرایطی میتوانید برای رسیدن به هدفتان گام بردارید. اینکه «من در مکان یا زمان مناسب نیستم»، تنها بهانهایی است که برای خودمان میتراشیم تا در جایگاه امنمان بدون تحرک باقی بمانیم.
۳- از حاشیه فرار کنید و روی اصل هدف تمرکز کنید:
در این مورد قبلا صحبت کردهایم، افراد عملگرا وقتشان را با موضوعات فرعی و بحث بیهوده تلف نمیکنند و مانند لیزر روی هدف نهاییشان متمرکز هستند. اما برخی افراد فقط به جزییات بیاهمیت میپردازند و در عمل فقط دور خودشان میچرخند.
۴- در افکار غرق نشوید: عمل کنید!
فکر کردن خوب است. اما بسیاری افراد بیش از حد در دنیای درون خودشان غرق شدهاند. بخش عمدهی رسیدن به هدف، شامل عمل کردن است. اغلب با یک تفکر کوتاه میتوانیم یک گام عملیاتی برای قدم بعدی مشخص و به جلو حرکت کنیم.
۵- عدم موفقیت را «شکست» در نظر نگیرید! آنها بازخورد هستند:
در مسیر رسیدن به هدف ممکن است بارها و بارها به نتیجه دلخواهتان نرسید. اما نباید آنها را در ذهنتان به عنوان «شکست» تعریف کنید. هر کدام از آنها یک تجربه به حساب میآیند که شما را برای رسیدن به هدفتان قویتر میکنند.
۶- کمالگرا نباشیم
برخی برای خودشان یک هدف رویایی ترسیم کردهاند و تا زمانی که همه شرایط لازم فراهم نشود، از جایشان تکان نمیخورند! هیچکس از کمالگرایی بدش نمیآید اما در واقعیت تقریبا هیچوقت به آن شرایط بینقص نخواهیم رسید و اگر عملگرا نباشیم، به آن نزدیک هم نخواهیم شد…
دکتر علی اصغر هنرمند
آیا میدانستید همه چیز در ذهن ما نسبی است؟ مغز ما همیشه با مقایسه و نسبیت به جمعبندی میرسد. دقیقا مانند این تصویر. دو دایره وسط هر دو یک اندازه هستند، اما چون آنها را با دایرههای اطرافشان مقایسه میکنیم، به نظر یکسان نمیآیند.