این سوال مدتهاست که ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. تحقیقات بسیاری نشان دادهاند که افراد ثروتمند به احتمال زیاد شادتر هستند اما اولویت قرار دادن دائم پول در طول زمان میتواند نتیجهی معکوس داشته باشد.
در واقع پولدار بودن تنها یک قسمت ماجراست. موضوع مهمتر این است که شما بدانید پول خود را در چه راستایی خرج کنید. شاد بودن به انتخابهای خرج کردن شما بستگی دارد. بررسیها نشان میدهند که راههای خاصی برای خرج کردن پول جهت ارتقای شادی وجود دارد. مصرف پول برای کسب تجربیات، خرید زمان یا سرمایهگذاری روی دیگران، شادی شما را در دراز مدت تضمین میکند. هرچند شخصیت شما نیز در این زمینه نقش مهمی ایفا میکند.
آیا شما هم از جمله کسانی هستید که اضافه کار میایستند تا درآمد بیشتری داشته باشند؟ احتمالا این کار در طول زمان حس لذت و شادی شما را نسبت به زندگی کاهش میدهد.
در مطالعهای بیش از هزار دانشجوی فارغالتحصیل دانشگاه کلمبیا شرکت کردند. ۶۰ درصد آنها معتقد بودند که برای زمان نسبت به پول ارزش بیشتری قائلاند. از شرکتکنندگان پرسیده شد که با در نظر گرفتن همه چیز، چقدر از زندگی رضایت دارید (از یک تا ده). سطح شادی دانشآموزان قبل از فارغ التحصیلی و یک سال بعد از آن اندازهگیری شد. افرادی که پول را (نسبت به زمان) اولویت قرار داده بودند (۴۰ درصد)، احساس رضایت کمتری داشتند.
البته این بدین معنی نیست که با ارتقای کاری بعدیتان مخالفت کنید. مجموعهای از شواهد نشان میدهد که به طور متوسط، افراد ثروتمندتر شادتر هستند. اما کسب پول زیاد به طور اجتنابناپذیر شادی شما را افزایش نمیدهد. نحوهی خرج کردن و پسانداز میزان لذت شما را تعیین میکند.
تحقیقات نشان میدهد که مقدار پولی که در حساب پسانداز شما وجود دارد، بیشتر از درآمدتان شما را شاد میکند. در بریتانیا کسانی که حداقل ۵۰۰ پوند پسانداز دارند، حدود ۱۵ درصد شادتر هستند. این مطالعه روی ۱۲ هزار نفر که برای پرداخت بدهیهای خود درخواست وام کرده بودند، انجام شد.
این یعنی ذخیره کردن بخشی از درآمدتان میتواند در دراز مدت شادی بیشتری را برای شما به ارمغان آورد. هنگام خرید یک کالا از خودتان دو سوال را بپرسید:
- آیا چیزی که میخرم برای من ضروری است؟
- آیا این هزینه واقعا به شادی من کمک میکند؟
اگر پاسخ این دو سوال منفی است از این هزینهها فاصله بگیرید. اما اگر شما را خوشحال میکند، بدون سرزنش کردن خودتان انجامش دهید. اگر میخواهید شادتر باشید باید نحوه درست خرج کردن را بلد باشید. در اینجا با ۳ روش درست خرج کردن آشنا میشویم:
۱- برای تجربیات هزینه کنید، نه کالاها
مقایسه و جایگزینی اشیاء مادی بسیار آسان است زیرا اغلب رضایتبخش نیستند. این موضوع احتمالا یکی از دلایلی است که باید پول خود را صرف برنامههای معنوی کنیم. تحقیقات نشان داده که با از راه رسیدن یک ارتقا جدید، مردم نسبت به محصولات موجود بیتفاوت میشوند. مثلا نشان داده شده هنگامی که مدل جدید تلفن همراه از راه میرسد، کاربران مدلهای قدیمی تر نسبت به تلفن خودشان مراقبت کمتری به خرج میدهند! اما اگر به یک سفر بروید، یک وعده غذایی خاص میل کنید یا اینکه به کنسرت مورد علاقهتان بروید، احتمالا شادی بیشتری را تجربه خواهید کرد.
۲- زمان بخرید
پیدا کردن وقت مناسب برای تجربه کردن لحظههای خاص بسیار دشوار است. یک نفر را استخدام کنید تا بخشی از کارهای زمانبر شما را انجام بدهد.
شاید باورش سخت باشد اما خرید زمان شما را شادتر میکند. مشخص شده که خرید از یک سوپرمارکت گرانتر که نزدیک منزل شما است در دراز مدت میزان رضایت شما را نسبت به زندگی ۱۰ درصد افزایش میدهد. زیرا شما در مجموع زمان خود را برای رفتن به یک مغازهی دورتر ولی ارزان تر هدر ندادهاید. این موضوع برای کسانی که درآمد نسبتا بالایی هم ندارند، صادق است.
۳- برای دیگران خرج کنید
بررسیها حاکی از آن است که حتی افرادی که با برطرف کردن نیازهای اولیه خود دست و پنجه نرم میکنند، هنگام بخشیدن احساس رضایت بیشتری دارند.
هدیهای کوچک برای یک دوست بفرستید. به نیازمندان یا موسسات خیریه کمک کنید. مهم نیست که مبلغ اهدایی شما چقدر است. شاید خرج کردن آن برای خودتان وسوسهانگیز به نظر برسد اما یک دهه مطالعه نشان داده که بخشیدن، شما را به انسان شادتری تبدیل خواهد کرد. این بدین معنی نیست که بخشش تحت هر شرایطی شما را شادتر میکند. مهم این است که تصمیم خودتان باشد و بدون هیچ فشاری آن را انجام دهید.
باید در نظر داشته باشیم که برخی از این تحقیقات ممکن است برای همه صدق نکند. زیرا شخصیت هر انسانی منحصر به فرد است. در یک آزمایش، به ۷۹ شرکتکننده یک کوپن برای خرید نوشیدنی یا کتاب داده شد. اگرچه هر دو نوع خرید باعث افزایش اندکی شادی در افراد برونگرا میشد، اما درونگراها پس از ورود به کتابفروشی احساس رضایت بیشتری داشتند. مهم این است که بدانید با توجه به شخصیتتان کدام روش خرج کردن، شادی و رضایت شما را در زندگی افزایش میدهد.
منبع
پریا شمسالدین
اگر میخواهید حداکثر بهرهوری را از جلسات کاری داشته باشید، بهتر است سازوکاری برای ثبت صورت جلسه و پیگیری موثر مصوبات طراحی کنید. در غیر این صورت، اکثر جلسات وقت شرکتکنندگان را تلف میکنند و حاصلی نخواهند داشت.
در روشهای برگزاری سنتی، صورت جلسه به صورت کاغذی ثبت میشوند. برخی نیز صورت جلسات را تایپ میکنند و برای شرکت کنندگان ایمیل میکنند، اما در این صورت نیز سازوکاری برای پیگیری مصوبات و بررسی زمانبندیها وجود ندارد.
اما با استفاده از نرم افزار رایگان و تحت وب ترلو میتوانید نوع جدیدی از ثبت صورت جلسه و پیگیری کارها را تجربه کنید. در این ویدیوی کوتاه آموزشی به این موضوع میپردازیم.
در کنار آن و با استفاده از تقویم گوگل نیز میتوانید زمان برگزاری جلسات خودتان را به خوبی مدیریت کنید که دوره آموزشی آن در بزرگراه در دسترس شما است.
خوشحالم میشویم در بخش نظرات، ایدههای شما را هم برای بهبود فرایند پیگیری کارهای مصوب در جلسات داشته باشیم.
طرز فکر و دید ما نسبت به زندگی مجموعهای است از افکار، باورها و احساسات. این دید ماست که چگونگی تجربه کردن وقایع را میسازد. طرز فکر یا به اصطلاح (Mindset) بر انتخابهایی که روزانه انجام میدهیم (چه به صورت آگاهانه و چه در ضمیر ناخودآگاه) تاثیر میگذارد.
مشکل این است که اکثر ما از افکار یا عقاید خود، آگاه نیستیم. مسئول بسیاری از تصمیماتی که در طول روز میگیریم، ضمیر ناخودآگاه ماست. حال اگر از طرز فکر درستی برخوردار نباشیم، ممکن است به طور مکرر اشتباهات مشابهی را تکرار کنیم.
به همین دلیل است که تغییر طرز فکر یعنی تغییر زندگی شما. این به معنای تلاش آگاهانه برای تجربه زندگی به شیوهای متفاوت و ایجاد الگوهای جدید به جای تکرار روشهای قدیمی است.
این ۴ نوع Mindset میتواند دید شما نسبت به جهان را عوض کند:
۱- زندگی دقیقا همان چیزی را به من میدهد که برای رشد و تکامل به آن نیاز دارم
وابستگی به دنیای فیزیکی باعث میشود که حس هدایت و حمایت نداشته باشیم. این موضوع به ویژه در هنگام مواجه با موانع به وضوح قابل مشاهده است. چیزی به نام شکست وجود ندارد. شکست یک درس است و فضایی برای رشد. باور به اینکه جهان همواره بهترین نسخهی ما را میخواهد باعث میشود تا در صورت مواجه با موانع ناامید نشویم. هر چیزی که برای شما اتفاق میافتد به نوعی به سود شماست حتی اگر در نگاه اول این چنین به نظر نرسد.
۲- خودم تصمیم میگیرم که چه چیزی حقیقت دارد
همه ما داستانهای خاصی داریم که مدام به خودمان میگوییم. این داستانها بر اساس باورها و تجربیات گذشته ما شکل گرفتهاند. برخی از این داستانها عبارتند از:
اگر می خواهید زندگی خود را تغییر دهید باید باورهای متفاوتی داشته باشید. باورهایی که داستانهای متفاوتی را روایت میکنند:
۳- من خالق زندگی خودم هستم؛ نه قربانی شرایط!
شاید این جمله خاص و یا کلیشهای به نظر برسد. پذیرش این عبارت برای برخی دشوار است. نفس انسان همیشه دوست دارد که نقش قربانی را بازی کند. ما ذاتا دوست داریم تا اندوه، اضطراب و دردمان را نگه داریم تا دلیلی برای ناامنی جهان و نرسیدن به خواستههایمان داشته باشیم. این موضوع نهایتا ما را به این موضوع سوق میدهد که اگر شغل، شریک یا خانه بهتری داشتیم... آن وقت، و تنها در آن صورت، خوشبخت بودیم.
این درست است که شرایط نقش مهمی در شخصیت ما ایفا میکند اما مهم این است که ما با اوضاع فعلی چه تصمیمی میگیریم. ما میتوانیم از گذشته خود برای درک و شناخت بهتر خودمان استفاده کنیم.
یک چیز قطعی است: اگر تغییر نکنیم، یعنی اگر شجاعت متفاوت فکر کردن و رفتار کردن را نداشته باشیم؛ آینده مانند گذشته خواهد بود. این بدین معنی نیست که احساسات یا دردتان را سرکوب کنید. گذشته را احساس و پردازش کنید. سپس مطمئن شوید که آن را پشت سر گذاشته و زندگی متفاوتی برای خود میسازید. همیشه در صندلی راننده زندگی خود باشید.
۴- همه افراد و وقایع آینهی درون من هستند
زندگی برای شما اتفاق نمیافتد بلکه به شما پاسخ میدهد. به این معنی که هر رخدادی نتیجهی احساس درونی خودمان است.
اگر دائما خود را در روابط دردناک مییابید، نشانهی آن است که چیزی التیام نیافته در شما وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود. اگر به طور مداوم احساس هیجان و آرامش میکنید، یعنی که مطابق با ارزشها، خواستهها و نیازهای خود رفتار میکنید.
باور به اینکه جهان تصادفی یا ناعادلانه بوده و سرنوشت همه از پیش تعیین شده، بسیار آسانتر است. زیرا به ما اجازه میدهد تا از احساس مسئولیت و در نتیجه کنترل زندگی دست برداریم.
زندگی بازتابی از دنیای درونی ماست. اگر دنیای درونی ما پر از درد، خشم و هرج و مرج باشد؛ دنیای بیرون دردناک و آشفته به نظر میرسد.
در عوض، اگر دنیای درونی ما عمدتاً متعادل و سرشار از عشق، امید، هماهنگی و صلح باشد؛ آنگاه دنیای بیرون جهانی است که ارزش زیستن را دارد.
پریا شمسالدین
در مطالب قبلی بزرگراه به توضیح روتین صبحگاهی و فواید آن پرداختیم.
در یک نگاه کلی داشتن مورنینگ روتین:
- در زمان صرفهجویی میکند.
- دیگر از خودتان سوال «الان زمان انجام چه کاری است؟!» را نمیپرسید.
- سطح استرستان را کاهش میدهد.
- باعث احساس موفقیت در طول روز میشود.
- ذهن و بدن شما را برای داشتن روزی با بهرهوری بالا آماده میکند.
- نشاطبخش است و سطح انرژیتان را افزایش میدهد.
در این مطلب با ۱۳ روش برای داشتن یک روتین صبحگاهی فوقالعاده آشنا میشویم.
۱- مکث کنید و نفس بکشید
چند لحظه پس از بیدار شدن، روی تنفستان تمرکز کنید. این کار به کنترل و کاهش سطح استرستان در طول روز کمک میکند.
۲- شکرگزار باشید
در ابتدای هر روز، چند دقیقهای روی نکتههای مثبت زندگیتان تمرکز کنید. فهرستی از مواردی که به خاطر آنها سپاسگزار هستید؛ از جمله خانواده، دوستان، خانه، حیوان خانگی، دستاوردها و حتی غذای روی میز تهیه کنید. بابت چیزهایی که هم اکنون دارید شکرگزار باشید.
۳- افکارتان را سازماندهی کنید
جهتگیری برای انجام کارها وقتی افکار منظمی دارید، سادهتر است. برای انجام کارهایتان یک لیست ذهنی داشته باشید و قبل از بلند شدن از رختخواب آن را مرور کنید. میتوانید با سادهترین چیزها مثل نوشیدن یک لیوان آب، دوش گرفتن و یا ورزش شروع کنید. سپس اهداف کاری مثل اتمام مقالات یا قرار ملاقاتها را دنبال کنید.
۴- پیادهروی کنید
یک پیادهروی کوتاه همراه با چند دوست میتواند علاوه بر افزایش سلامتی به بهبود روابط اجتماعی نیز کمک کند. حس ارتباط با افراد، به ویژه برای کسانی که تمام روز با رایانه خود کار میکنند، مفید است.
۵- اهدافتان را در ذهن خود مرور کنید
تصویری کلی از هدفهایتان داشته باشید. قبل از انجام هر کار از خودتان بپرسید که آیا انجام آن به دستاورد و هدف کلی من کمک خواهد کرد یا خیر!؟
اگر پاسخ بله بود انجامش دهید. اگر منفی بود آن را خط بزنید.
۶- تخت را مرتب کنید
کاری ساده اما ارزشمند! با مرتب کردن تخت در آغاز روز به این باور میرسید که انسان منظم و مرتبی هستید. در نتیجه احساس غرور خواهید کرد و ناخودآگاه برای انجام کارهای سخت تشویق میشوید.
۷- ورزش کنید
ورزش در آغاز روز سطح انرژی شما را افزایش میدهد و موتورتان را گرم میکند. علاوهبراین متعهد بودن به یک برنامه ورزشی باعث تقویت نظم شده و شما را برای انجام تعهدات طولانی مدت زندگی آماده میکند.
۸- قهوه بنوشید
مقالات بسیاری راجعبه تاثیر قهوه در افزایش بهرهوری و سلامت وجود دارد. نوشیدن یک فنجان قهوه به کارایی و عملکرد بهتر مغزتان کمک میکند. البته چای هم گزینه خوبی است!
۹- جملات انگیزشی و یا ویدیوهای الهامبخش میتوانند کمک کننده باشند
محتوای انگیزشی میتواند به افزایش تمرکزتان روی هدف اصلی کمک کند. در دنیایی که هر روز هزاران خبر بد به گوشمان میرسد، قرار دادن خودمان در معرض پیامهای مثبت سودمند است. خواندن یک مطلب الهامبخش حائلی است در مقابل نگاه بدبینانهی شما به جهان!
۱۰- قورباغهتان را قورت دهید
کارهای باارزش، سخت و مهم را در ابتدای روز انجام دهید. به تعویق انداختن کارهای طاقتفرسا بسیار ساده است. انجام دادن سختترین کار در ابتدای روز به شما انگیزهی کافی برای تکمیل سایر آنها را خواهد داد.
۱۱- اخبار منفی را دنبال نکنید
همانطور که برنامه صبحگاهی مثبت به شما انرژی و انگیزه میدهد، یک روتین منفی نیز میتواند باعث توقف کامل شما شود. مرور تیتر اخبار منفی و خواندن آنها ذهنتان را روی بدترین نکات متمرکز میکند. انجام دادن این کار نه در ابتدای روز بلکه در انتهای روز نیز توصیه نمیشود.
۱۲- صبح خود را با گشتوگذار در شبکههای اجتماعی آغاز نکنید
استفاده از ایمیل و شبکههای اجتماعی اگر به منزلهی کار نباشد، زمان شما را هدر میدهد. صبح خود را به این کار اختصاص ندهید.
۱۳- از فشردن دکمهی snooze زنگ ساعت خودداری کنید
فشردن دکمهی snooze و دوباره خوابیدن، بسیار وسوسه انگیز است. اگر با اولین صدای زنگ ساعتتان برخیزید، زمان بیشتری برای انجام برنامهی صبحگاهیتان خواهید داشت. این کار به تقویت ارادهتان نیز کمک خواهد کرد.
موفق باشید :)
پریا شمسالدین
همانطور که میبینید، چینیها بیشترین زمان کار و خواب را به خود اختصاص دادهاند.
در مطلب قبلی بزرگراه به پنج راهکار ساده برای افزایش تمرکز پرداختیم. اما در زندگی عوامل متعددی وجود دارند که تمرکز ما را برهم میزنند و حواسمان را پرت میکنند. در اینجا به پنج راهکار موثر برای کاهش حواسپرتیها میپردازیم تا یک قدم دیگر به افزایش تمرکز کمک کنیم.
پیامهای اپلیکیشنها یکی از مهمترین عوامل حواسپرتی به شمار میآیند. در طول بازه تمرکز، بهتر است به طور کلی نوتیفیکیشنها را غیرفعال کنید و در صورت نیاز میتوانید فقط به برخی مخاطبین خاص امکان ارتباط بدهید. در دیگر ساعات هم بهتر است نوتیفیکیشن اپلیکیشنهای غیرضروری را غیرفعال کنید. برای مثال از خودتان بپرسید آیا حتما ضروری است از آخرین پستهای تلگرام مطلع باشم؟ اگر پاسخ منفی است، نوتیفیکیشنهای این برنامه را به طور کلی غیرفعال کنید و همین روند را در مورد دیگر برنامهها تکرار کنید تا فقط پیامهای ضروری را دریافت کنید.
برنامهریزی از شب قبل، تاثیر مهمی روی کاهش حواسپرتی در روز بعدی دارد. چرا که ذهن را برای اهداف روز بعد آماده میکند و در نتیجه تمرکز بیشتری روی کارهای اصلی خواهیم داشت و هنگامی که یک عامل حواسپرتی مقابلمان ظاهر میشود، با قدرت بیشتری از آن عبور میکنیم و آن را نادیده میگیریم. کافی است قبل از خواب کارهای مهم روز بعد را مرور کرده و اگر میتوانیم یک لیست از آنها تهیه کنیم.
اگر با این تکنیک ساده و موثر آشنا نیستید، میتوانید به دوره پومودوروی بزرگراه مراجعه کنید. این تکنیک آموزش میدهد که چگونه و به صورت موثر کارها را در بازههای زمانی کوتاه مدت ۲۵ دقیقهای انجام داده و در حین آن تمرکزمان را حفظ کنیم. پومودورو تاثیر زیادی در حذف حواسپرتیها و افزایش تمرکز برجای میگذارد.
اگر برایتان امکانپذیر است، پیشنهاد میکنیم استفاده از شبکههای اجتماعی را به طور کلی کنار بگذارید و تاثیر فوقالعاده آن را روی افزایش تمرکز و کاهش حواسپرتیها مشاهده کنید. اما اگر این کار برایتان امکانپذیر نیست، ساعات استفاده از آنها را مشخص و محدود کنید. در ابتدای روز به هیچ عنوان شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری را چک نکنید و زمانی مشخص در بعد از ظهر به آنها اختصاص دهید و تلاش کنید خارج از محدوده مشخص شده، سراغشان نروید.
یک اتاق شلوغ، باعث شلوغی و آشفتگی ذهن میشود. منظم کردن محیط کار و زندگی، تاثیر زیادی روی کاهش حواسپرتیها و منظم کردن ذهن برجای میگذارد. امتحانش ساده است و بلافاصله تاثیرش را حس میکنید. ضمنا تا حد ممکن وسایل اضافی را از محیط کار و مطالعهتان خارج کنید و ببینید چگونه بهرهوریتان افزایش پیدا میکند.
اگر شما هم برای کاهش حواس پرتیها پیشنهادی دارید، لطفا آن را در بخش نظرات با دیگران بهاشتراک بگذارید.
اگر میخواهید قابلیت یادگیری بالایی داشته باشید، باید توانایی تمرکزتان هم زیاد باشد. اما تمرکز یکی از مهارتهایی است که مانند عضلات نیاز به تمرین و توجه ویژه دارد. اگر روی افزایش تمرکزمان کار نکنیم، به تدریج کمتر و کمتر میشود و در نتیجه قابلیت یادگیری ما نیز کاهش پیدا میکند.
در این مطلب به پنج راهکار ساده برای افزایش مهارت تمرکز میپردازیم:
برخی بازیها ورزش مغز هستند و باعث افزایش توانایی تمرکز میشوند. بازیهایی مانند سودوکو، جدول، شطرنج و دیگر بازیهای حافظه میتوانند توانایی تمرکز ما را بالا ببرند.
نتایج چندین تحقیق نشان داده صرف ۱۵ دقیقه در روز برای این فعالیتها به مدت حداقل ۵ روز در هفته میتواند تاثیر زیادی روی افزایش تمرکز داشته باشد.
افراد زیادی با مشکل کمبود خواب مواجه هستند. کمبود ساعات خواب و کیفیت پایین آن تاثیر زیادی روی همه ابعاد زندگی میگذارد که یکی از آنها کاهش قابل توجه تمرکز است. با رعایت چند نکته کوتاه میتوانید تاثیر زیادی روی افزایش کیفیت خواب داشته باشید:
- سعی کنید شبها کمی زودتر به تختخواب بروید.
- حداقل یک ساعت قبل از خواب، از تلویزیون و موبایل استفاده نکنید و تلاش کنید نور محیط را کاهش دهید.
- دوش آب گرم پیش از خواب کمک کننده است و قبلا در مورد آن در بزرگراه صحبت کردهایم.
- سعی کنید ساعت خواب و بیداری مشخصی داشته باشید و حتی در آخر هفته هم به آن پایبند بمانید.
شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و… به گونهای طراحی شدهاند که مغز ما را با اطلاعات کوتاه و متنوع بمباران میکنند و از این بابت قاتل تمرکز به حساب میآیند. استفاده از شبکههای اجتماعی باعث میشود در دیگر ساعات شبانهروز هم تمرکز پایینی داشته باشیم. چرا که ذهن ما را به محتواهایی کوتاه و سطحی عادت میدهند. بنابراین تلاش کنید استفاده از آنها را تا حد ممکن کاهش دهید.
تحقیقات متعدد نشان داده فعالیت بدنی و ورزش، تاثیر قابل توجهی روی افزایش تمرکز برجای میگذارد و این تاثیر از حدود ۴ هفته بعد از شروع ورزش قابل مشاهده است. برخی تحقیقات هم نشان داده انجام ورزش هوازی به مدت حداقل یک سال باعث توقف روند کاهش حافظه ناشی از افزایش سن میشود و حتی در مواردی فرایند آن را برعکس میکند.
بسیاری افراد مدیتیشن را به عنوان تمرینی برای کاهش استرس و خالیکردن ذهن میشناسند. اما مدیتیشن برای افزایش تمرکز نیز موثر است و یکی از راهکارهای مهم افزایش تمرکز به شمار میآید. یک اپلیکیشن رایگان به نام Reveri توسط چند نفر از اساتید دانشگاه استنفورد نوشته شده که با روش «خود هیپنوتیزم» تلاش میکند به افزایش تمرکز کمک کند. البته تمرینهای آن به زبان انگلیسی است اما در صورت تمایل میتوانید آن را امتحان کنید:
برنامه صبحگاهی مجموعهای از عادات است که پس از بیدار شدن از خواب انجام میدهید. نوع این برنامه تاثیر بسزایی در تمرکز و بهرهوری شما دارد. تاثیری که هم در طول روز و هم در دراز مدت قابل مشاهده است.
شما در حال حاضر هم یک برنامه صبحگاهی دارید. این برنامه شامل همهی کارهایی است که صبحها، برحسب عادت انجام میدهید. شاید شما ساعتها پس از بیدار شدن به گشتوگذار در شبکههای اجتماعی میپردازید. یک روتین صبحگاهی میتواند شامل ورزش، نوشتن، مطالعه، مدیتیشن و خلاصه هر کاری باشد. وقت تلف کردن در اینستاگرام نیز برنامه صبحگاهی بسیاری از افراد است. اگر یک برنامه صبحگاهی قدرتمند تنظیم کنید و به آن پایبند باشید، زندگی شما متحول خواهد شد.
اما سوال اصلی این است که کدام برنامه برای شما بهتر است و اصلا یک برنامه صبحگاهی خوب شامل چه کارهایی است؟
یک برنامه صبحگاهی خوب برنامهای است که با توجه به شخصیت و نوع زندگی شما، بهترین باشد. مثلا تصور کنید که هر روز ساعت ۴ صبح برخیزید، دوش آب سرد بگیرید، دو کیلومتر بدوید، به باشگاه بروید، مطالعه و آشپزی کنید و سپس در محل کار حاضر شوید. آیا اجرا کردن این برنامه هر روز برای شما امکانپذیر است؟
برنامهی شما باید هر روز و در دراز مدت قابل اجرا باشد. مثلا اگر پس از برخاستن، یک لیوان آب بنوشید؛ بسیار مفیدتر خواهد بود.
در کل بهتر است که برنامهی صبحگاهی ۴ مورد زیر را در بر بگیرد:
۱- سلامتی: ورزش یا نوشیدن آب
۲- یادگیری یک مطلب جدید: خواندن یک مقاله یا تماشای یک ویدیوی آموزشی
۳- انجام کاری که به شما آرامش بدهد: مدیتیشن یا انجام حرکات کششی
۴- برنامهریزی برای آینده
اکنون که برنامهی خود را نوشتید، سعی کنید برای یک هفته به آن پایبند باشید. اولویتبندی برای انجام کارها بسیار مهم است. در ابتدای روز چند کار ساده مثل نوشیدن آب انجام دهید. زمان تقریبی انجام هر کدام از عادات دستتان باشد. میتوانید برای برنامهریزی دقیقتر و زمانبندی بهتر از یک تقویم مثل گوگل کلندر استفاده کنید. (برای آشنایی بیشتر با گوگل کلندر اینجا کلیک کنید).
برنامه صبحگاهی را تا چند وقت باید اجرا کرد؟
پاسخ این سوال کاملا مشخص است. تا زمانی که این برنامه متناسب با اهداف شما بوده و به بهرهوری شما کمک میکند. اگر برخی از جوانب زندگی شما تغییر کرد، متناسب با آن برنامهی دیگری بچینید.
ساختن یک روتین صبحگاهی آن طور که به نظر میرسد سخت نیست. داشتن این برنامه انرژی و انگیزه شما را در طول روز افزایش میدهد و تاثیر آن در دراز مدت غیر قابل انکار است.
شروع هر کاری در ابتدا سخت است بنابراین حتی پیروزیهای کوچک مثل نوشیدن آب را هم جشن بگیرید.
موفق باشید:)
پریا شمس الدین
منبع:
احتمالا این موضوع را زیاد شنیدهایم که فشار کاری زیاد برای سلامتمان خوب نیست. اما حالا نتایج یک تحقیق نشان میدهد که بیکاری و داشتن اوقات فراغت زیاد هم تاثیر نسبتا مشابهی دارد!
این بررسی که روی بیش از ۳۵۰۰۰ نفر انجام شده نشان میدهد بیکاری باعث میشود شخص احساس «مفیدنبودن» و «بیهدفی» داشته باشد و همین موضوع به احساس سلامت و شادی وی آسیب میزند.
بر این اساس، اگر اوقات فراغت ما تا ۲ ساعت در روز افزایش پیدا کند باعث میشود میزان رضایت و سلامت شخصیمان (subjective well-being) افزایش پیدا کند. اما اگر میزان اوقات فراغت از ۵ ساعت در روز بیشتر شود، این حس افت پیدا میکند.
به همین خاطر محققان پیشنهاد میکنند بین ساعات فعالیت و بیکاریمان تعادل ایجاد کرده و در روزهای تعطیلی نیز بهگونهای برنامهریزی کنیم تا با انجام برخی کارهای مفید، به افزایش حس بهرهوری مان کمک کنیم.
اگر تصور میکنید در نگهداری اطلاعات در حافظهتان محدودیت دارید، بهتر است بدانید که تخمین زده میشود ظرفیت حافظه انسان حدود ۲.۵ میلیون گیگابایت (معادل دو و نیم پتابایت) است. در واقع میزان اطلاعاتی که در مغز انسان قابل ذخیره است، از تعداد دانههای شن موجود در تمام سواحل و بیابانهای دنیا بیشتر است!
بنابراین توجه کنید که ما مشکل «کمبود ظرفیت» حافظه نداریم و در واقع عبارت «ضعیفبودن حافظه» در عمل صحیح نیست. مشکل ما در فرایند ذخیره سازی اطلاعات در مغز و همینطور به یادآوردن آنها است.
یادگیری به معنی ایجاد ارتباطات میان سلولهای مغزی است. چیزی شبیه متصل کردن نقطهها به یکدیگر. اگر بتوانیم بهترین روش را برای ایجاد این ارتباطات پیدا کنیم، میتوانیم از ظرفیت فوقالعاده مغزمان استفاده کنیم…
با بزرگراه همراه باشید، طی هفتههای آینده در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد…