«کار امروز را به فردا میفکن» این ضرب المثل را همه شنیدهایم. اما چرا در عمل خیلی اوقات به آن عمل نمیکنیم و انجام کارهای مهم را بهتاخیر میاندازیم؟
در بهتاخیرانداختن ما در عمل «کار» میکنیم، اما نکته اینجاست که کارهای مهم اولویتدار که باید انجام بشود را انجام نمیدهیم و به جایش سراغ انجام امور دیگر میرویم که برایمان راحتتر است. اما در «تنبلیکردن» به طور کلی حال و حوصله انجام هیچ نوع کاری را نداریم.
میتوان گفت بهتاخیرانداختن، از تنبلیکردن بدتر است! چون در بهتاخیر انداختن، احساس کاذب کار کردن داریم. اما در عمل چون کارهای مهمی که انجامشان برایمان دشوار هستند را انجام نمیدهیم، معمولا با عواقب بسیار بدی مواجه میشویم…
به چند علامت مهم دقت کنید:
- روزمان را با کارهای اولویت پایین و آسان پُر میکنیم.
- حتی از فکر کردن به کارهای اولویتدار طفره میرویم.
- برخی موارد لیست کارها، مدت طولانی است که تیک نخوردهاند و همانجا جاخوش کردهاند.
- پیامها یا ایمیلهایمان را میخوانیم، اما در مورد کاری که باید برایشان انجام بشود تصمیمگیری نمیکنیم.
- یک کار اولویتدار را شروع میکنیم، اما خیلی سریع سراغ یک کار کماهمیت اما سادهتر میرویم.
- به جای انجام کارهایی که از قبل در لیستمان وجود دارند، روزمان را صرف انجام کارهایی میکنیم که دیگران از ما خواستهاند.
- برای انجام کارهای اولویتدار منتظر انرژی کافی یا حسوحال مناسب هستیم!
اگر به این تشخیص رسیدید که در حال بهتاخیرانداختن کارها هستید، لازم است علت آن را پیدا کنید. برخی از مهمترین آنها به این شرح است:
- انجام برخی کارها خستهکننده و تکراری است.
- بینظمی و عدمسازماندهی مناسب امور باعث میشود بسیاری از کارهای مهم فراموش شده و به موقع انجام نشوند.
- گاهی اوقات به خاطر ترس از شکست در یک کار، در ناخودآگاه از انجامدادن آن هراس داریم و دائما آن را بهتاخیر میاندازیم.
- گاهی اوقات هم اوضاع برعکس است و به خاطر نتیجه حاصل از موفقیت، سراغ انجام کار نمیرویم. چرا که تمام کردن آن کار، به معنی محول شدن کارهای جدید به ما است.
- اگر جزو افراد کمالگرا هم باشید معمولا با مشکل بهتاخیر انداختن مواجه هستید. مثلا با خودمان فکر میکنیم هنوز مهارت و تجربه کافی برای انجامش نداریم. در نتیجه به جای انجام اصل کار، سراغ مطالعه و دورههای آموزشی میرویم.
- گاهی اوقات هم ضعف در تصمیمگیری باعث تاخیر میشود. خیلی اوقات برای انتخاب گام عملیاتی بعدی برای یک کار، توانایی تصمیمگیری نداریم و به همین خاطر کار متوقف میشود و گیر میکند.
- بهتاخیر انداختن برای برخی افراد هم ناشی از دلایل پزشکی است. مثلا افسردگی، اضطراب، وسواس و بیشفعالی همگی میتوانند باعث بهتاخیرانداختن انجام کارها شوند.
با تشخیص و دلایل بهتاخیرانداختن کارها آشنا شدیم. اما برای رفع بسیاری از آنها راهکارهای بسیار موثری وجود دارد که در مطلبی دیگر به آنها میپردازیم.
علیاصغر هنرمند
در همین رابطه بخوانید: هشت راهکار برای مقابله با «بهتاخیر انداختن» کارها
منابع:
از آنجایی که به موضوع بهرهوری و صرفهجویی در زمان علاقه دارم، هر ابزار و راهکاری که به این موضوع کمک کند نیز برایم جذابیت خاصی دارد و این شامل جاروبرقیهای رباتیک هم میشود!
اگر نظر شخصیام را بخواهید، این رباتها یکی از مفیدترین اختراعات بشر به حساب میآیند و در صورت استفاده در شرایط مناسب، در زمان شما صرفهجویی قابل توجهی خواهد شد.
جاروبرقیهای رباتیک بیشتر از ۲۰ سال است که وارد بازار شدهاند و در این مدت با طی مسیر تکاملی طولانی به جایی رسیدهاند که اکنون استفاده از آنها در بسیاری از منازل و محیطهای کاری امکانپذیر است.
من سالهای زیادی است که تجربه استفاده از چند مدل از این جاروها را داشته و در مورد انواع مدلهای متفاوت نیز بررسیهای زیادی کردهام. به همین خاطر تصمیم گرفتم یک جمعبندی کلی در مورد تجربیات و پرسشهای رایج در مورد این جاروها را در اینجا ارایه کنم.
در این مطلب به هیچ مدل یا برند خاصی اشاره نشده است و هدف این بوده که شما با مطالب کلی در مورد این رباتهای دوستداشتنی آشنا شوید.
آیا این جاروبرقیهای رباتیک به خوبی جاروبرقیهای رایج تمیز میکنند؟
بله و تقریبا میتوانم با جرات بگویم که بهتر از جاروبرقیهای رایج تمیز میکنند. علتش این است که جاروهای رباتیک حوصلهشان از جارو زدن سر نمیرود و ضمنا جایی را هم فراموش نمیکنند! بنابراین نتیجه کار آنها نسبت به جاروهای عادی بسیار تمیزتر و دقیقتر است.
البته این توانایی تمیز کردن و دقت، به مدل انتخابی شما بستگی دارد و قاعدتا هر چه جاروی رباتیک بهتری انتخاب کنید، تمیزی بیشتری دریافت میکنید. اما به طور کلی نتیجه حاصل از این جاروها در مقایسه با جاروهای عادی بهتر است.
چه خانهای برای جاروبرقی رباتیک مناسب است؟
اگر قصد خرید یک جاروی رباتی دارید ابتدا باید خانهتان را از چند نظر بررسی کنید:
- فاصله مبلها و اثاثیه از سطح زمین: این جاروها معمولا میتوانند زیر وسایلی بروند که حداقل ۱۰ یا ۱۲ سانتیمتر از زمین فاصله دارند و اگر این فاصله کمتر باشد نمیتوانند زیر آن را جارو بزنند (حداقل ارتفاع مدل جارو را قبل از خرید بررسی کنید) این موضوع شامل ارتفاع نصب رادیاتور و دیگر موارد مشابه نیز میشود.
- وجود قالی یا موکت با الیاف بلند: این جاروها برای تمیز کردن سرامیک و پارکت عالی هستند. برای تمیز کردن قالی و موکت هم خوب عمل میکنند اما اگر قالیهای شما بسیار ضخیم یا دارای پرزهای بلند هستند ممکن است دچار مشکل شوند. ضمنا ممکن است ریشههای کنار قالی در برس جارو گیر کنند که البته این موضوع با کوتاه کردن ریشهها قابل حل است.
- امکان جابجایی به بخشهای مختلف خانه: این جاروها بسته به مدلشان میتوانند از یک اختلاف ارتفاع کوتاه مثلا یک الی سه سانتیمتر بالا بروند اما اگر مثلا در خانه شما چارچوب درها در بخش پایین هم ادامه دارند نمیتوانند از آنها عبور کنند. البته این مانع بزرگی نیست و کافی است جارو را داخل اتاق بگذارید و دکمه شروع را بزنید.
آیا باید نقشه خانه را به جارو بدهیم؟
خیر. نیاز نیست طراحی یا نقشه خانه را برای جارو رسم کنید. جاروهای رباتیک خودشان هنگام جارو زدن نقشه خانه را کشف و ترسیم میکنند. برخی از مدلهای پیشرفتهتر حتی قادر به تشخیص فضاهای مختلف (تفکیک هال از اتاقها و…) هستند. اما به طور کلی نیاز نیست شما کاری در این مورد انجام بدهید و پس از نخستین جارو، در اپلیکیشن میتوانید نقشه و گزارش حرکت جارو را با جزئیات مشاهده کنید.
استفاده از اپلیکیشن و کاربردهای آن
همه این جاروها دارای یک اپلیکیشن اختصاصی هستند که روی سیستم عامل اندروید یا آیاواس نصب میشود. کلیه تنظیمات و گزارشهای جارو از طریق این اپلیکیشن قابل دسترسی است. از گزارشهای جالب میتوان به مجموع ساعات عملکرد و جمع متراژ تمیز شده اشاره کرد. ضمنا میتوانید از راه دور و خارج از خانه جارو را روشن کنید و به صورت همزمان حرکتش را داخل اپلیکیشن مشاهده کنید. علاوه بر این میتوانید برای جارو برنامه زمانبندی تعیین کنید تا خودش در روزها و ساعات مشخص، روشن شود.
جارو را در کجای خانه قرار میدهیم؟
باید یک ایستگاه توقف و شارژ برای جاروی رباتی در نظربگیرید. این باید جایی باشد که به پریز برق نزدیک باشد و معمولا شرکتهای سازنده توصیه میکنند اطراف جارو تا حدود ۱ متر خالی باشد (با این هدف که در شروع کار رادارهای آن امکان بررسی بهتری داشته باشند) اما تجربه شخصی نشان داده که این خالی بودن فضا آنقدرها هم مهم نیست. اما اگر متوجه شدید جارو در برگشت به ایستگاه توقف دچار مشکل میشود و گاهی اوقات آن را پیدا نمیکند، بهتر است جای آن را عوض کنید.
مخزن جارو چگونه تخلیه میشود؟
این جاروها یک مخزن کوچک برای گرد و غبار دارند که میتوانید آن را خارج کرده و گرد و غبار را داخل سطل زباله تخیله کنید. محفظه گرد و غبار دارای یک در است که به راحتی باز میشود. معمولا خود جارو پرشدن محفظه را به شما اطلاع میدهد و نیاز نیست بعد از هربار جاروزدن آن را تخلیه کنید.
ضمنا برخی مدلهای پیشرفتهتر، در ایستگاه توقف یک محفظهبزرگتر دارند که گردوخاک را به آن منتقل میکنند. در این صورت نیاز به تخلیه خیلی کمتر میشود و مثلا هر ماه یک بار باید محفظه موجود در ایستگاه شارژ را تخلیه کنید.
آیا ممکن است جارو هنگام کار، جایی گیر کند؟
بله و این مشکل شایعی است. گاهی اوقات جارو هنگام کار مثلا زیر یک مبل (به خاطر ارتفاع کوتاه آن) یا مثلا در ریشههای کنار قالی گیر میکند. گاهی اوقات هم ممکن است وسیلهای که روی زمین افتاده (مثل سیم شارژر موبایل یا اسباب بازی کودک) داخل آن گیر کند. بعضی اوقات هم اختلاف ارتقاعهای کوتاه موجود در خانه (که توسط سنسور تشخیص پله قابل ردیابی نیستند) باعث گیر افتادن جارو میشوند.
این جاروها به گونهای طراحی شدهاند که در صورت گیر کردن کارخودشان را متوقف میکنند و به شما اطلاع میدهند. آنها معمولا یک اسپیکر کوچک دارند که از طریق آن (به زبان انگلیسی) پیام میدهند و با اپلیکیشن هم به شما نوتیفیکیشن ارسال میشود.
نکته اینجاست که این گیر کردنها در اوایل استفاده بیشتر رخ میدهند، اما بعد از چند بار استفاده دستتان میآید که محلهای شایع گیر کردنشان کجاست و معمولا با کمی تغییر در چیدمان وسایل اصلاح میشود.
رابطه حیوانات خانگی با این جاروها چطور است؟
معمولا حیوانات خانگی با این جاروها مشکلی ندارند و پس از مدتی به وجودشان عادت میکنند و حتی با آنها بازی میکنند. البته حیوانات خانگی هر کدام شخصیت خاص خودشان را دارند! اما تجربههای شخصی و نظرات کاربران نشان داده که در اکثر موارد مشکلی وجود ندارد. ضمن اینکه این جاروها در جمع کردن موهای حیوانات خانگی بسیار خوب عمل میکنند.
اگر سگ یا گربه از نژادی دارید که ریزش موی زیادی دارند، شاید خرید این جاروها کمک بزرگی باشد. ضمنا برخی مدلها نیز در جمعکردن موی حیوانات خانگی بهتر از بقیه عمل میکنند که با کمی جستجو میتوانید آنها را پیدا کنید.
آیا جاروهای رباتیک از پله بالا میروند یا سقوط میکنند؟
تقریبا تمام مدلهای فعلی این جاروها در حال حاضر توانایی بالا رفتن از پله را ندارند، احتمالا در آینده این مشکل حل میشود اما اگر در منزل شما پله وجود دارد باید جارو را به صورت دسته به طبقات دیگر منتقل کنید. نگران سقوط جارو از پله نباشید چون تقریبا همه مدلها دارای سنسورهایی هستند که وجود خطر سقوط را شناسایی میکنند و از پله پایین نمیافتد. البته طی سالها تجربه، یک بار جاروی ما از پله اول سقوط کرد (احتمالا سنسورش به خاطر تمیز نشدن طولانی مدت گرد و غبار گرفته بود) اما خوشبختانه آسیبی ندید!
سنسورهای این جاروها باید هر چند وقت یک بار گردگیری شوند. معمولا خود اپلیکیشن آنها این موضوع را به شما یادآوری میکند.
آیا جاروهای رباتیک میتوانند یک اتاق مجزا را جارو بزنند؟
بله. این کار معمولا با دو روش امکان پذیر است: جارو را داخل اتاق مدنظر قرار بدهید، دکمه شروع را بزنید و در را ببندید تا به همان فضا محدود بشود. یا اگر جزو مدلهایی باشد که قابلیت تعریف فضاهای مجزا را داشته باشد، میتوانید از طریق اپلیکیشن اتاق را مشخص کنید و فرمان شروع را بدهید و جارو خودش به آن اتاق میرود و فقط همان فضا را تمیز میکند.
اما تجربه چندین سال کار کردن با انواع این جاروها به من نشان داده همان راه اول ساده تر است! اینکه در اپلیکیشن بخواهیم اتاق را مشخص کنیم معمولا چند دقیقه زمان میبرد و همان گذاشتن جارو در اتاق و بستن در کار را به خوبی انجام میدهد!
آیا جاروهای رباتیک میتوانند یک نقطه خاص از یک فضای خانه را جارو بزنند؟
تصور کنید یک نقطه خاص از هال (مثلا اطراف میز غذاخوری) کثیف شده است و میخواهید فقط همان ناحیه را جارو بزنید. در این صورت از طریق اپلیکیشن میتوانید آن منطقه را برای جارو مشخص کنید و دستور تمیز کردن آن را بدهید. البته این موضوع هم در عمل کمی وقت میگیرد (فرایند باز کردن اپلیکیشن و مشخص کردن منقطه روی نقشه) بنابراین من شخصا کمتر از این امکان استفاده میکنم و معمولا راحتتر است که دکمه جارو را بزنیم تا کل هال را جارو بزند!
در برخی مدلها هم میتوان یک سری نوار مغناطیسی تهیه کرد (که اسمشان را دیوار مجازی گذاشتهاند) و جارو آنها را تشخیص میدهد و از آن نوار مغناطیسی عبور نمیکند. اما اینها هم کاربرد محدودی دارند و معمولا طول شان هم یک الی سه متر است. اینها هنگامی مفید هستند که میخواهید جارو به هیچ عنوان به یک منطقه خاص وارد نشود. برخی مدلها هم دارای یک قطعه مجزا هستند که با تاباندن نور لیزر این دیوار مجازی را ایجاد میکنند (تصویر بالا).
آیا قدرت جارو قابل تنظیم است؟
بله. این کار معمولا از طریق اپلیکیشن قابل اجرا است و معمولا حالتهایی مانند توربو، استاندارد، کم صدا قابل انتخاب است که قدرت مکش جارو متناسب با آن تغییر میکند. البته به این نکته توجه کنید که قدرت بیشتر به معنی مصرف باتری بیشتر و صدای بلندتر است.
در مورد جاروهایی که قابلیت تی زدن دارند نیز در برخی مدلها امکان تنظیم میزان رطوبت تی وجود دارد.
آیا شارژ جارو برای تمیز کردن خانه من کافی است؟
اکثر این جاروها میتوانند با یک بار شارژ، فضایی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر مربع را جارو بزنند. اما اصلا نباید نگران شارژ باشید چرا که محل پارک این جاروها خودش ایستگاه شارژ است و در صورتی که وسط کار با کمبود شارژ مواجه بشوند، خودشان به ایستگاه شارژ برگشته و پس از شارژ، کار را از همان مکان قبلی ادامه میدهند و جایی فراموش نمیشود.
ضمنا به این نکته توجه کنید که متراژ «قابل جارو!» از زیربنای خانه شما کمتر است. مثلا اگر خانه شما ۱۰۰ مترمربع است، فضای قابل جارو احتمالا بین ۶۰ الی ۸۰ متر است چرا که فضاهایی که جارو به آنها نمیرود (مثل زیر کابینتها، تختخواب و سرویسهای بهداشتی) از این متراژ کم میشود.
آیا امکان تی کشیدن توسط جارو رباتیک وجود دارد؟
در ابتدای اختراع جاروهای رباتیک، امکان تیکشیدن توسط آنها وجود نداشت اما خوشبختانه اکنون مدلهای متنوعی با این قابلیت وجود دارد. تی این جاروها در واقع یک پارچه نیم دایره شکل است که به زیر جارو میچسبد و یک محفظه آب نیز وجود دارد که رطوبت آن را تامین میکند.
فرایند تی کشیدن در این رباتها معمولا با جارو زدن همزمان است. به این معنی که اگر تی را به جارو متصل کنید، هنگام کار از بخش جلو با ایجاد مکش و برس چرخنده فرایند جارو و جمعآوری گرد و غبار را انجام میدهد و از بخش عقب با پارچه و آب تی میکشد.
من خودم در ابتدا نسبت به کیفیت تی کشیدن این جاروها اطمینان نداشتم، اما با خرید یکی از آنها میتوانم بگویم که واقعا از نتیجه کارش راضی هستم. برخی از مدلها میتوانند قالی را تشخیص بدهند و هنگام رفتن روی قالی تیکشیدن را انجام نمیدهند. اما در برخی دیگر باید روی اپلیکیشن، محل قالی را مشخص کنید تا روی آن تی نکشد.
آیا اتصال به اینترنت برای جاروبرقی رباتی ضروری است؟
بله اما نه همیشه. برای راهاندازی اولیه، حتما نیاز است که جارو به یک شبکه وای-فای متصل شود. اما بعد از راهاندازی ابتدایی، اکثر مدلها برای کار کردن به اینترنت نیاز ندارند و نبود آن باعث عدم عملکردشان نمیشود. از طرف دیگر اگر بخواهید جارو را از طریق اپلیکیشن کنترل کنید، این کار فقط از طریق اینترنت امکانپذیر است.
ضمنا فریمور (سیستم عامل کوچکی که روی جارو نصب شده) آنها نیز هر از گاهی از طریق اینترنت آپدیت میشوند. گاهی اوقات با نصب فریمور جدید، الگوریتمهای جارو زدن بهبود پیدا میکنند و ربات در عمل باهوشتر میشود!
به طور خلاصه دسترسی به اینترنت برای این جاروها ضروری است اما دائما و در تمام مواقع به اینترنت نیاز ندارند.
آیا جاروهای رباتیک دوربین دارند؟
اکثر مدلهای جاروهای رباتیک از سنسورهایی مانند LIDAR استفاده میکنند. این سنسور با تاباندن لیزر به هدف و تجزیه و تحلیل نور بازتابشده، فاصله را اندازه میگیرد و از طریق آن نقشه خانه را رسم میکند. این سنسور دوربین نیست و قابلیت دیدن ندارد. اما برخی مدلها علاوه بر این سنسور، دارای دوربین هم هستند. هدف از تعبیه دوربین روی جاروها این بوده که با کمک هوش مصنوعی بتوانند به شناسایی اجسام کمک کنند.
مثلا اگر یک سیم شارژر موبایل روی زمین افتاده باشد، جارو آن را دور میزند تا داخل آن گیر نکند. اما از طرف دیگر بعضی افراد از نظر حریم خصوصی با وجود یک دوربین روی جارو راحت نیستند و در این صورت پیشنهاد میکنم از مدلهای بدون دوربین استفاده کنید.
آیا این جارو برقی های رباتیک نیاز به سرویس و تعویض قطعات دارند؟
برخی قطعات این جاروها باید به صورت دورهای (مثلا هر شش ماه یک بار) عوض شوند. مثلا برس چرخنده زیر جارو، فیلتر مخزن زباله و یا پارچه مربوط به تیزدن. بنابراین هنگام خرید جارو اطمینان حاصل کنید که قطعات مصرفی آن در بازار موجود باشند و برای تهیهشان دچار مشکل نشوید.
خود اپلیکیشن جارو معمولا زمان تعویض را به شما یادآوری میکند. البته این نکته را هم در نظر بگیرید که این قطعات روی کیفیت تمیزکردن جارو تاثیر میگذارند و عدم تعویضشان معمولا به خود جارو آسیبی نمیزند. یکی از جاروهای رباتی قدیمی ما اکنون سالها است که بدون تعویض برس اصلی بدون مشکل در حال کار کردن است!
آیا با خرید جاروبرقی رباتیک فقط کافی است یک دکمه بزنیم و خانه را تمیز تحویل بگیریم؟
بستگی دارد! گاهی اوقات میتوانید دکمه را بزنید و تمام. اما گاهی اوقات لازم است چند لحظه صرف بررسی محیط بکنید. آیا چیزی روی زمین نیفتاده که احتمال گیرکردنش در جارو وجود دارد؟ یا ممکن است بخواهید برخی وسایل را کمی جابجا کنید تا زیرشان تمیز بشود.
مثلا صندلیهای دور میز نهارخوری را عقب بکشید تا جارو زیر میز را به صورت کامل تمیز کند. ما یک پادری کوچک داریم که الیاف بلندی دارد و گاهی اوقات در جارو گیر میکند. بنابراین قبل از روشنکردن جارو، آن را روی مبل میگذاریم. بنابراین گاهی اوقات قبل از روشن کردن جارو لازم است یکی دو دقیقه صرف بررسی و آمادهسازی محیط بکنیم. اما ارزشش را دارد!
آیا استفاده از این جاروها را به همه افراد توصیه میکنید؟
خیر! تجربه شخصی من نشان داده همه افراد از داشتن این نوع جاروها خوشحال نمیشوند. مثلا برخی افراد مسن با استفاده این جاروها راحت نیستند و ترجیح میدهند از همان جاروبرقی قدیمی خودشان استفاده کنند. یا برخی افرادی که با تکنولوژی رابطه مثبتی ندارند، هم تمایل زیادی به استفاده از آنها نشان نمیدهند. ضمن اینکه همانطور که کمی بالاتر گفتیم، وضعیت خانه، پوشش کف و نوع مبلمان نیز بر انتخاب این گزینه تاثیرگذار است.
امیدوارم برایتان مفید واقع شده باشد. اگر آن را مفید یافتید، میتوانید آن را با دیگران هم بهاشتراک بگذارید.
علیاصغر هنرمند
تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چرا بعضی افراد در زمانبندیهایشان بدقول هستند و مثلا سر جلسه، قرار، مهمانی و… همیشه با تاخیر حاضر میشوند؟ از طرف دیگر برخی دیگر زمانبندی دقیقی دارند و به اصلاح وقتشناس هستند؟
گاهی اوقات فکر میکنیم علت تاخیر «بیخیالی» یا «تنبلی» است، اما این زاویه نگاه درستی نیست و موضوع عمیقتر است. بسیاری از این افرادی انسانهای متعهد و دقیقی هستند اما نکته اینجاست که مغز این افراد درک متفاوتی نسبت به گذشت زمان دارد.
در یک تحقیق جالب در سال ۲۰۰۱ دو گروه مختلف شخصیتی A (افراد پرانرژی، جاهطلب، سختکوش) و B (یعنی آرام، صبور، خلاق) را مورد بررسی قرار دادند و از آنها خواستند گذشت یک بازه زمانی ۱ دقیقهای را بدون نگاه کردن به ساعت پیشبینی کنند.
گروه اول به طور متوسط پس از حدود ۵۸ ثانیه رسیدن به یک دقیقه را اعلام کردند در حالی که گروه دوم پس از ۷۷ ثانیه رسیدن را یک دقیقه را اعلام میکردند. در واقع درون مغز ما یک نوع تایمر وجود دارد که در برخی از ما دقیقتر کار میکند و در گروه دیگر متفاوت است.
یک علت دیگر هم والدین ما هستند. برخی تحقیقات نشان داده اگر والدین ما در کودکی انسانهای وقتشناسی نباشند، به احتمال زیاد این ویژگی در ما هم ایجاد میشود.
البته موضوع تاخیر میتواند به دهها علت دیگر هم ایجاد شود. اما این ویژگی باعث ایجاد سوتفاهمهای زیادی میشود و اغلب افراد وقتشناس در برخورد با گروه دوم دچار مشکل میشوند. بنابراین خوب است این نکته را بدانیم که افرادی که در زمانبندیهایشان دقیق نیستند، در اکثر مواقع عمدا این کار را نمیکنند.
شما خودتان را جزو کدام گروه میدانید؟
علیاصغر هنرمند
آیا تا به حال قانون ۱۰ هزار ساعت به گوشتان خورده است؟ نظریه مشهوری که میگوید برای رسیدن به مرحله استادی در هر کاری باید ۱۰ هزار ساعت صرف یادگیری و تمرین آن بکنیم.
این به این معنی است که اگر روزانه ۵ ساعت صرف یادگیری بکنیم، به ۱۰ سال زمان نیاز داریم تا به یک متخصص واقعی تبدیل شویم.
کتابهای مختلفی هم به بررسی و کنکاش این نظریه پرداختهاند. اما برخی از ما برداشت دقیقی در مورد این قانون پیدا نکرده و به همین بهانه از شروع یک یادگیری جدید واهمه پیدا میکنیم.
با خود میگویم، من که نمیتوانم این همه زمان را صرف یادگیری برنامهنویسی، نواختن پیانو و هر چیز جدید دیگر بکنم و در همان ابتدا پا پس میکشیم.
سال ۲۰۱۳ بود که نویسنده مشهور، جاش کافمن در یک سخنرانی TED قانون ۲۰ ساعت را مشهور کرد و البته اون کتابی هم با همین عنوان دارد.
او معتقد است بخش زیادی از یادگیری یک مهارت جدید در ۲۰ ساعت ابتدایی آن رخ میدهد و اگر روزانه یک ساعت و به مدت بیست روز روی یادگیری جدیدی وقت بگذارید، تا حد قابل قبولی در آن مهارت کسب میکنید.
در واقع قانون ۱۰ هزار ساعت برای رسیدن به حد نهایت یادگیری در کارهای بسیار رقابتی است. اما برای تعداد زیادی از مهارتها به این مقدار از صرف وقت نیاز نداریم.
اما اوضاع بسیاری از ما از این هم خرابتر است!مشکل اینجاست که اغلب افراد، یادگیری مهارت جدید را در همان چند ساعت ابتدایی رها میکنند.
مثلا میخواهند یک زبان برنامهنویسی جدید یاد بگیرند. شروع به مطالعه یک کتاب میکنند یا یک دوره آموزشی آنلاین را شروع میکنند اما بعد از کمتر از پنج ساعت آن را رها میکنند.
یک علت مهم این رها کردن نیمهکاره، این است که حدی و مرزی زمانی برای یادگیری خودمان مشخص نکردهایم. حس میکنیم تا ابدیت میتوان روی این موضوع وقت گذاشت و هیچ وقت به انتهایش نمیرسیم.
البته این تفکر اشتباه نیست. با سرعت سریع پیشرفت علم میتوان تا ابد روی یک موضوع تخصصی مشغول یادگیری بود و هیچ وقت به انتهای آن نرسید. اما با کمک قانون ۲۰ ساعت میتوان یک هدف ابتدایی و یک مرز دقیق مشخص کرد.
بنابراین اگر مهارت جدیدی را شروع کردید، با خودتان قرار بگذارید حداقل ۲۰ ساعت روی آن وقت بگذارید و پیش از آن رهایش نکنید. معمولا پس از رسیدن به این مرز زمانی، به نقطه خوبی از مهارت و تخصص رسیدهایم که هم میتوانیم از آن مهارت در عمل استفاده کنیم و هم انگیزه بیشتری برای پیشرفت و ادامه یادگیری خواهیم داشت.
موفق باشید :)
علیاصغر هنرمند
برای رسیدن به موفقیت و بهرهوری، ضروری است که یک ارادهی قوی داشته باشیم. همه میدانیم که با داشتن یک ذهن مصمم احتمال پیشرفت خودمان را به طور قابل توجهی بیشتر میکنیم. اما چطور قدرت اراده خودمان را بیشتر کنیم؟
«اراده» دارای دو بُعد روانی و فیزیولوژیکی است. در این مطلب بزرگراه میخواهیم ببینیم چه راهکارهای فیزولوژیکی برای افزایش اراده در دسترس ما است.
۱- خواب به اندازه کافی
کمبود خواب سبب میشود هنگام تصمیمگیری، توانایی کافی نداشته باشیم. تحقیقات متعدد نشان داده افرادی که روی رژیم غذایی کاهش وزن هستند، در صورت کمبود خواب با احتمال بیشتری رژیم غذاییشان را نادیده میگیرند. در واقع بخش تصمیمگیری مغز انسان در صورت کمبود خواب، به خوبی کار نمیکند و در این وضعیت توانایی مقاومت ما در مقابل وسوسهها (مصرف غذا، کشیدن سیگار و…) به طور قابل توجهی کاهش پیدا میکند.
۲- مدیتیشن
مدیتیشن هم باعث افزایش اراده میشود و هم به صورت غیر مستقیم و از طریق افزایش کیفیت خواب به اراده کمک میکند. تحقیقات نشان داده انجام مدیتیشن (حتی کوتاه مدت) در طول روز باعث افزایش کمیت و کیفیت خواب شبانه میشود.
۳- ورزش
اراده شبیه عضلات بدن است و با تمرین قویتر میشود. اما ورزش چگونه روی قدرت اراده ما تاثیر میگذارد؟ تحقیقات زیادی روی ابعاد مختلف این موضوع انجام شده و نتایج جالبی به دست آمده است.
برخی از آنها نشان دادهاند که ورزش باعث تغییر روی توانایی تفکر و تصمیمگیری مغز میشود و قدرت آن را افزایش میدهد. از طرف دیگر افرادی که به صورت منظم ورزش میکنند، احساس اعتماد به نفس و اراده بیشتری دارند چرا که به طور منظم یک فعالیت بدنی را انجام میدهند. در کنار آن فعالیت بدنی با افزایش ضربان قلب باعث افزایش جریان خون مغز شده و میزان هوشیاری و دقت را بالا میبرد.
۴- رژیم غذایی با گلایسمیک ایندکس پایین
ابتدا یک تعریف کوتاه از گلایسمیک ایندکس (Glycemic Index) داشته باشیم: هر غذایی که میخوریم باعث افزایش میزان قند موجود در جریان خون میشود. برخی غذاها باعث افزایش ناگهانی و بیشتر قند خون میشوند و در نتیجه دارای گلایسمیک ایندکس «بالاتری» هستند. غذاهایی مانند شیرینیها و مواد قندی و همینطور کربوهیدراتها مانند برنج و سیبزمینی جزو این گروه به حساب میآیند.
اما در طرف دیگر برخی غذاها مانند سبزیجات و غلات سبوسدار باعث میشوند قند خون با سرعت کمتری افزایش پیدا بکند. این مواد دارای گلایسمیک ایندکس «پایین» هستند. گلایسمیک ایندکس، اثر قابل ملاحظهای بر سلامت افراد دارد و اگر به این موضوع علاقمند هستید، پیشنهاد میکنیم در مورد غذاهایی که دارای ایندکس پایین هستند جستجو کنید. اما یکی از تاثیرات مهم آن روی اراده ما است.
تحقیقات متعددی نشان داده افرادی که در رژیم غذاییشان مواد دارای گلایسمیک ایندکس پایین مصرف میکنند، اراده قویتری دارند. در اینجا نمیخواهیم در مورد دلایل علمی آن صحبت کنیم، چرا که خودش یک مقاله مفصل میشود. اما همینقدر بدانیم که مصرف سبزیجات و کاهش مصرف کربوهیدراتها علاوه بر مزایای متعدد سلامتی، برای ارادهتان هم بسیار مفید است.
اگر به موضوع افزایش اراده علاقمند هستید، میتوانید این سخنرانی دکتر کلی مکگونیکال را در یوتیوب (به زبان انگلیسی) مشاهده کنید.
دکتر علیاصغر هنرمند
افراد زیادی از آلارمها و یادآورها برای مدیریت زمان استفاده میکنند. احتمالا وقتی اسم زنگ ساعت به گوشتان میخورد، حس خوبی به شما دست نمیدهد. صبحهای زودی که به صورت مکرر و با فواصل ۵ دقیقهای، دکمه snooze را میفشارید تا تنها ربع ساعت بیشتر بخوابید...
با این حال باید بپذیریم که آلارمها یکی از مؤثرترین ابزارهایی هستند که به ما در مدیریت زمان کمک میکنند. امروزه تقریبا هر تکنولوژی صرف نظر از اینکه چقدر پیشرفته است، آلارم دارد. افرادی که سرشان شلوغ است خوب میدانند که دوری از این یادآورها غیر ممکن است.
آلارمها در نبرد برای مدیریت زمان به یک دستیار قابل اعتماد تبدیل شدهاند. هشدارهایی که با یادآوری وظایف مهم، به ما کمک میکنند تا در مسیر خود باقی بمانیم. آنها فضای ذهن ما را برای تمرکز روی کارهای مهمتر آزاد میکنند.
همهی ما حداقل یک بار برای بیدار شدن از زنگ ساعت استفاده کردهایم. در اینجا میخواهیم دو روش متفاوت برای استفاده حداکثری از زمان، با استفاده از آلارم و تایمر را بررسی کنیم:
۱- برای بخشهای مختلف برنامه صبح گاهیتان ساعت کوک کنید
اغلب ما یک مورنینگ روتین داریم. در بزرگراه قبلا در این مورد صحبت کردهایم: (برنامه صبحگاهی چیست و چگونه یک روتین صبحگاهی خوب داشته باشیم؟)
مورنینگ روتین مجموعهای از کارها است که پس از برخاستن از خواب، به صورت خودکار و طبق عادت انجام میدهیم. اکثر ما برای بخشهای مختلف این برنامه بازه زمانی مشخصی نداریم. این منجر به صرف زمان زیاد برای انجام کاری میشود که در مدت زمان کمتری نیز تمام میشد.
شما میتوانید برای هر بخش از برنامه صبحگاهیتان بازه زمانی تعریف کنید. با انجام این کار زمان کمتری را صرف پختن صبحانه، صرف آن، لباس عوض کردن، دوش گرفتن و یا سایر کارها خواهید کرد.
این کار به شما اجازه میدهد تا بدون نگرانی در مورد وظایف دیگرتان، روی یک کار تمرکز کنید. با این اطمینان که آلارم در زمان مقرر به شما هشدار میدهد، مرتبا به ساعت نگاه نمیکنید و حواستان پرت نمیشود. با زمانبندی هر بخش از مورنینگ روتین، صبحها به موقع منزل را ترک میکنید.
۲- از پادکست یا ویدیوهای آموزشی به عنوان تایمر استفاده کنید
اگر شما هم عاشق دوشهای طولانی هستید، این روش به دردتان میخورد. حمامهای طولانی آنقدر آرامشبخش هستند که نمیتوان به راحتی آنها را ترک کرد. شما میتوانید از این زمان بهترین استفاده را بکنید.
به جای کوک کردن ساعت، از یک ویدیوی آموزشی یا پادکست به عنوان تایمر استفاده کنید. از این روش میتوانید برای کارهای دیگری که نیاز به تمرکز ندارد، مثل ورزش کردن، گردگیری منزل و مرتب کردن لباسها نیز استفاده کنید.
امیدواریم این دو روش در مدیریت بهتر زمان و افزایش بهرهوری به شما کمک کند.
«نوشتن، افکار ما را شفاف و سازماندهی میکند. نوشتن به ما نشان میدهد که دیدمان نسبت به یک موضوع چیست و چگونه میتوانیم رویایی را که در سر داریم، از آن خودمان کنیم. با این کار از موضوعاتی که در مسیر رسیدن به اهدافمان میدانیم یا نمیدانیم، آگاه میشویم.»
- ویلیام زینسر
وقتی اهداف خود را با جزئیات واضح مینویسید، ذهن خودآگاه و ناخودآگاه شما به صورت همزمان درگیر میشود. با نوشتن، مغز شما به صورت ناخودآگاه آنچه در مسیر رویایتان نیست را حذف میکند. با ترسیم رویاهای خود در قالب یک نقشه ذهنی (مایند مپ)، دو نیمکره مغزتان را فعال میکنید تا به یک موضوع بپردازند. به مغز اجازه دهید تا به آرامی و با دقت آنها را پردازش کند.
بهتر است یک دفترچه یادداشت را به این کار اختصاص دهید. نترسید! برای توصیف یک هدف نیازی به نوشتن کتاب ندارید. فقط کافیست تا لیستی کوتاه، مفید و مختصر از امکانات، شرایط، ایدهها و افکار خاص گردآوری کنید.
نوشتن هدف و «متصور شدن آن» احساسات شما را درگیر میکند. تا زمانی که احساسات شما تحت تاثیر قرار نگیرد، انگیزه کافی برای تلاش و اجرای آنها نخواهید داشت.
این کار را هر روز انجام دهید و راههای احتمالی رسیدن به هدفتان را نیز یادداشت کنید. روی «افراد» بیشتر از سایر روشهای احتمالی تکیه کنید.
- چه کسی میتواند به شما در رسیدن به این هدف کمک کند؟
- باید از چه کسی الگو بگیرید و توسط چه کسی راهنمایی شوید؟
- چه کسی ارتباطات و قابلیتهایی دارد که به شما در دستیابی به این هدف کمک کند؟
- چه کسی میتواند کارهای اضافی را برای شما انجام دهد تا خودتان صرفا روی هدف اصلی تمرکز کنید؟
با پرسیدن این سوالات، شما دید بازتری نسبت به موضوع پیدا میکنید.
به مرور افراد مناسبی که میتوانید از آنها کمک بگیرید، در ذهنتان ظاهر میشوند. بخش کلیدی موفقیت این است که یاد بگیرید، چگونه میتوانید خود را در موقعیتی قرار دهید تا با افراد مناسب ارتباط داشته باشید. ارتباط با اشخاص خاص، شرایط همکاری با آنها را رقم خواهد زد.
شاید هنوز در مرحلهای نباشید که افراد یا شرکتهای خاص با شما همکاری کنند. برای این کار ابتدا باید تواناییها و مهارتهای فردی خود را توسعه دهید.
شما باید:
- در مورد آنچه میخواهید در آن استاد شوید، قاطعانه تصمیم بگیرید و به آن متعهد باشید.
- فرآیند پیشرفت و توسعه را به طور کامل اجرا کنید.
- فقط به فکر برخی افراد اهمیت دهید. مهم نیست که همه درباره شما چه فکر میکنند.
- آنقدر خوب باشید که نتوانند شما را نادیده بگیرند.
- روی افرادی که مشاورههای سودمند میدهند، سرمایهگذاری کنید.
- بخشنده باشید.
- هیچ وقت فراموش نکنید که چرا این کار را شروع کردید.
- هرگز پس از کسب یک موفقیت، از خود راضی نشوید.
- درخواستهای بزرگ داشته باشید.
هرچه ارزش و اعتبار شما بالاتر باشد، راههای ارتباطی شما نیز بیشتر خواهد شد تا جایی که میتوانید با قهرمانان و الگوهای زندگیتان همکاری کنید.
هر چیزی که که در واقعیت اتفاق میافتد، باید اول در نوشتههای شما به حقیقت بپیوندد. وقتی طبق یادداشتهایتان پیش بروید، خواهید دید که ورودیها و ارتباطاتتان روز به روز بیشتر شده و سریعتر به اهدافتان میرسید.
پریا شمسالدین
عادتها دلیل اصلی تفاوت در کیفیت زندگی افراد موفق و متوسط هستند. عادتها الگوهای رفتاری هستند که به صورت خودکار انجام میشوند و نتایج نهایی را تعیین میکنند. افراد متوسط عادات ضعیف و محدود کنندهای دارند که ذهن آنها را از موفقیت باز میدارد. در اینجا به معرفی ۱۰ مورد از این نمونه عادات و نحوه اجتناب از آنها میپردازیم:
۱- افراد متوسط هدف و مسیر مشخصی ندارند
برای موفقیت، باید بدانیم میخواهیم چه کسی باشیم و قصد داریم زندگیمان را برای رسیدن به چه چیزی وقف کنیم. هدف به ما حس جهت میدهد. از خودتان بپرسید:
- قرار است در این دنیا چه کار کنم؟
- هدف زندگی من چیست؟
با دانستن پاسخ این سوالات، شما اساسا یک سفر خودشناسی را آغاز کردهاید. شما میدانید چه کسی هستید، چه نقاط قوتی دارید و چگونه باید از این تواناییها، برای تغییر زندگی خود استفاده کنید.
اما برای افراد متوسط اینطور نیست. افراد متوسط به دنبال شناخت خود و تواناییهایشان نیستند. آنها نمیدانند دقیقا چه چیزی میخواهند و زندگی خود را به شانس واگذار میکنند. افراد متوسط امیدوارند تا یک روز شانس در خانهی آنها را بزند و رویاهایشان را به واقعیت تبدیل کند. شما باید مسیر زندگی خود را ترسیم کنید. گام اول برای فرار از یک زندگی متوسط، داشتن هدف است.
۲- افراد متوسط به حرفهای مخالفانشان گوش میدهند
اگر به مردم اجازه بدهید، کاملا شما را از مسیر رویاهایتان باز میدارند. باید با مخالفانتان روبهرو شوید. آنها میتوانند نزدیکترین اعضای خانواده، دوستان یا همسرتان باشند. این افراد همیشه راهی برای ایجاد ترس و شک در شما خواهند یافت.
دلیل اینکه اکثر افراد متوسط میمانند، این است که وقتی میخواهند هدفی را دنبال کنند، خواستار تایید انتخابها و اقداماتشان از سوی دیگران هستند. آنها با گوش دادن به صداهایی که ترسشان را تشدید میکند، شکست میخورند.
اگر میخواهید متفاوت باشید، کارهای بزرگ انجام دهید و تاثیری در جهان بگذارید؛ باید بتوانید از غریزه و شهامتتان پیروی کنید. به شما مربوط نیست که دیگران در مورد رویاها و امکانات شما چه فکر میکنند. اجازه ندهید مخالفانتان تصیم بگیرند که چه کاری از عهده شما برمیآید.
«اگر بخواهید کار متفاوتی انجام بدهید، با مخالفان زیادی روبهرو خواهید شد.»
- جیمز دایسون
«مخالفانتان را کنار بگذارید، شجاعتتان را جمع کنید و گامی جسورانه به سوی زندگی که واقعا مشتاق آن هستید، بردارید.»
- اپرا وینفری
۳- افراد متوسط توقع کمی از خودشان دارند
سطح توقع این افراد از خودشان آنقدر پایین است که به عملکردهای متوسط نیز راضی میشوند.
- اگر این درس را پاس شوم، خوب است.
- اگر تنها «فلان مقدار» درآمد داشته باشم، کافیست.
افراد متوسط حداقلها را انجام میدهند. آنها نمیخواهند و نمیتوانند انرژی بیشتری بگذارند. متوسطها با سطوح پایین زندگی ساختهاند. این موضوع در همه جنبههای زندگیشان (سلامتی، عادات غذایی، پول، روابط و پیشرفت شخصی)، صدق میکند. آنها معتقدند اولین و بهترین امکانات تنها برای برخی از افراد خاص است.
«محدودیت اولیه زندگی، توقعات کم ما از خودمان است. وقتی انتظار کمترین نتایج را داریم، همان را هم به دست میآوریم.»
- جان سی ماکسول
۴- درکی از مفاهیم عمیق و معنوی زندگی ندارند
مارتین سلیگمن، پدر روانشناسی مثبتگرا، در کتاب خود به نام «خوشبختی واقعی» میگوید سه راه برای رسیدن به خوشبختی در زندگی وجود دارد:
زندگی دلپذیر:
این نوع زندگی در مورد لذت و سرگرمی به شکل ابتداییترین تجربه انسانی میباشد و تنها چیز مهم این است که ما چه چیزی برای خودمان به دست میآوریم.
زندگی خوب:
این نوع زندگی یک پله از سطح قبلی بالاتر است اما همچنان بر «خود» متمرکز است. این زندگی به کشف فضائل و نقاط قوت منحصر بفرد ما و به کارگیری خلاقانه آنها برای ارتقاء زندگی متمرکز است. افراد متوسط خوشبختی را در موقعیت اجتماعی، قدرت، پول، شغل و دستاوردها جستجو میکنند. بزرگترین اهداف و آرزوهایشان مربوط به چیزهایی است که به آنها حس لذت بدهد.
برای این افراد درجاتی که کسب میکنند، پولی که دریافت میکنند و شکوه سبک زندگیشان از سایر چیزها مهمتر است.
زندگی معنادار:
زندگی واقعی چیزی فراتر از دولتمندی و بزرگنمایی است. زندگی کمک و همکاری ما با دیگران را میطلبد؛ اینکه تفاوت ایجاد کنیم و تاثیرگذار باشیم.
افراد فوقالعاده خارج از تجربیات خوب یا بدی که دارند، به دنبال یافتن معنا یا ایجاد آن در زندگی هستند. آنها نقاط قوت منحصر بهفرد خود را تغذیه میکنند و از توانایی های خود برای کمک به شادی همنوعانشان بهره میبرند. این افراد به جای لذتهای زودگذر، بهدلیل یافتن احساس رضایت عمیق هستند.
«هدف زندگی این است که توانایی خاص خود را کشف کنید و آن را برای پرورش دهید.»
- دیوید ویسکوت
۵- برای پول و زمان ارزش بسیار کمی قائلند
افراد متوسط به زمان خود احترام نمیگذارند. آنها هرکجا که بخواهند، میروند و هرچقدر که بخواهند، میمانند. افراد فوقالعاده میدانند زمانی که از دست رفته، دیگر باز نمیگردد؛ بنابراین زندگی خود را در اولویت قرار میدهند و برای چیزهایی که در مسیر رویاهایشان است، وقت میگذارند.
متأسفانه، افراد متوسط نه تنها زمان را هدر میدهند، بلکه پول خود را نیز صرف هزینههای بیهوده میکنند. برای فوقالعاده شدن، باید عادت ردیابی و بهینهسازی زمان و سرمایه را در خود پرورش دهید.
۶- دید ضعیفی نسبت به یادگیری دارند
افراد متوسط معتقدند که همه چیز را میدانند. آنها در سمینارها شرکت نمیکنند و وقتی در معرض ایدههای جدید قرار میگیرند، اغلب از خود میپرسند: «مگر قرار است چه چیزی یاد بگیرم؟»
وقتی فکر کنیم که همه چیز را میدانیم، یادگیری را پشت سر میگذاریم و از تغییر استقبال نمیکنیم. با این کار در نهایت توانایی تفکر و حل مشکلات را از دست میدهیم. افراد خاص ذهنی باز دارند و کنجکاو هستند. آنها همواره در جستوجوی ایدهها، بینشها و دیدگاههای جایگزین هستند.
«خود را به یادگیری مادامالعمر متعهد کنید. ذهن شما و آنچه در آن قرار میدهید، با ارزشترین دارایی شماست.»
- آلبرت انیشتین
۷- پیرو رضایتهای آنی هستند
ما هر روز بین آنچه در حال حاضر به نفع ماست و مزایایی که بعدا در دسترس قرار میگیرند، انتخابهایی میکنیم.
- اکنون تلویزیون نگاه میکنید یا درس میخوانید؟
- کیف گوچی میخرید یا در یک سهام سرمایهگذاری میکنید؟
- شغلی را که دوست ندارید، ادامه میدهید یا رویاهایتان را دنبال میکنید؟
افراد متوسط وقتی با چنین انتخابهایی روبهرو میشوند، پاداشهای فوری را انتخاب میکنند. آنها فریفته چیزهایی هستند که امروز میتوانند به دست آورند، حتی اگر چنین دستاوردهایی در نهایت تاثیر کمرنگی در زندگیشان داشته باشد.
روانشناسان طی چندین دهه مطالعه نشان دادهاند که موثرترین ویژگی یک شخص برای موفقیت در زندگی، توانایی به تعویق انداختن رضایتهای کوچک و آنی است.
۸- احساس مسئولیت نمیکنند و نمیتوانند کاری را در زمان معین انجام دهند
افراد متوسط معتقدند برای تحقق رویاهایشان تا ابد وقت دارند. آنها به رویاهایشان به چشم یک مسئله اورژانسی نگاه نمیکنند. بیش از حد فکر میکنند و کارها را به تعویق میاندازند. آنها مسئولیت کارها، انتخابها و تصمیماتشان را به عهده نمیگیرند.
در عوض، همیشه بهانههای زیرکانهای میآورند که چرا شخص دیگری در عدم موفقیتشان مقصر است. شما باید بدانید که مسئولیت تمام جنبههای زندگیتان (سلامتی، رابطه، شغل، مالی، معنوی) تنها با خود با شماست.
باید درک کنید که هر عملی عواقبی دارد و هیچ کس جز شما در عدم موفقیتتان، مقصر نیست. این خودتان هستید که باید آستینها را بالا بزنید و دست به کار شوید.
«افراد ثروتمند معتقدند: من زندگی خودم را خلق می کنم. افراد فقیر معتقدند: زندگی برای من اتفاق می افتد.»
- تی هارو اکر
۹- در انتظار چیزی هستند تا آنها را به انسان کامل و بینقصی تبدیل کند
افراد متوسط منتظر میمانند تا کاری را به نحو عالی انجام دهند. این در حالی است که افراد خاص کار را شروع میکنند و از اشتباهاتشان درس میگیرند.
کمالگرایی مزایای خود را دارد، اما کمالگرایی وسواسی میتواند به یک ضربه کشنده برای خلاقیت، انگیزه و عملکرد تبدیل شود.
امکان ندارد بتوانید از روز اول در انجام یک کار متخصص باشید. گذشت زمان به یادگیری و پیشرفت شما کمک خواهد کرد.
برای دنبال کردن رویاهایتان نیاز نیست صبر کنید تا بینقص شوید. هر روز با تلاش و تمرین روی بهتر شدن تمرکز کنید. هرچه مهارتهای شما بیشتر شود، اعتماد به نفس بالاتری برای انجام کارهای بهتر خواهید داشت.
«جوهر انسان بودن این است که آدمی به دنبال کمال نباشد.»
- جورج اورول
۱۰- افراد متوسط جا میزنند
افراد متوسط به راحتی تسلیم میشوند. محققان نشان دادهاند که موفقیت مستلزم استقامت و تعهد به یک هدف بلند مدت، بدون تسلیم شدن است. افراد متوسط با مشاهده اولین چالش جا میزنند. متوسطها وقتی کاری سخت میشود یا اعصابشان را به هم میریزد، رهایش میکنند.
افراد موفق دقیقا برعکس هستند. آنها در مسیر موفقیت حفاری میکنند و استقامت دارند. همچنین میدانند که موانع و چالشها پیامدهای اجتنابناپذیر رویاهای بزرگ هستند.
برای موفقیت، باید در مسیرتان ماندگاری داشته باشید. شما باید با ترسهای خود روبهرو شوید و بر چالشهای مسیر غلبه کنید.
«نتیجه تلاش شما تنها زمانی خود را نشان میدهد که تسلیم نشوید.»
- ناپلئون هیل
متوسط بودن کشنده است. نباید به آن بسنده کرد. هر یک از ما ظرفیت رسیدن به موفقیتهای بزرگ را داریم. رضایت دادن به چیزی کمتر، رفتاری نادرست با خودتان است. این کار، انکار عظمت و هدر دادن زندگیتان است.
«زندگی متوسط، هدر دادن زندگی است.»
- کالین هوور
پریا شمسالدین
منبع
تلفنهای هوشمند در عین مفید بودن، خودشان به یک ابزار اعتیادآور تبدیل شدهاند که اگر از آنها به صورت صحیح استفاده نکنیم، وقت و تمرکزمان را تلف میکنند.
جالب است بدانید تحقیقات نشان داده ما به طور متوسط روزانه ۶۰ بار به تلفنمان مراجعه میکنیم و به همین خاطر راهکارهای مختلفی برای کاهش استفاده از تلفن همراه پیشنهاد شده است: از خاموش کردن نوتیفیکیشنها گرفته تا حذف اپلیکیشنهای وسوسهکننده و استفاده از ابزارهایی که ساعات استفاده از تلفن را محدود میکنند.
اما یک راهکار ساده و موثر دیگر نیز وجود دارد که میتواند تعداد دفعات مراجعه به تلفن در طول روز را کاهش دهد و آن استفاد از بکگراند خاکستری و رنگهای سیاه و سفید است!
تحقیقات نشان داده رنگها باعث تحریک مغز ما برای استفاده بیشتر از تلفن همراه میشود. بنابراین اگر میزان رنگها را تا جای ممکن کاهش دهیم، به صورت ناخودآگاه تمایل کمتری به استفاده از تلفن خواهیم داشت.
برای کاهش تاثیر رنگها میتوانید این راهکارها را امتحان کنید:
- از یک بکگراند سیاه و سفید برای لاک اسکرین و پس زمینه تلفن همراهتان استفاده کنید.
- نور نمایشگر را تا جای ممکن کمتر کنید. این کار باعث کاهش تاثیر رنگها روی مغز انسان میشود.
- برخی تلفنها این امکان را دارند که کل نمایشگر را به صورت سیاهوسفید درآورید:
برای مثال در آیفون در بخش تنظیمات به بخش Accessibility مراجعه کنید و سپس در بخش Display & Text Size گزینه Color Filters را فعال کنید.
در اندروید این گزینه بسته به شرکت سازنده و نسخه اندروید در مکانهای مختلفی قرار گرفته است. برای مثال در نسخه ۱۲ در بخش تنظیمات در گزینه Digital Wellbeing & parental control در زیر مجموعه Wind Down قرار گرفته و این امکان را هم دارید که در ساعات مشخصی نمایشگر را به صورت اتوماتیک در وضعیت سیاهوسفید قرار دهید.
اگر این راهکارها را امتحان کردید، خوشحال میشویم نظرتان را در مورد تاثیر آنها روی کاهش استفاده از تلفن همراه در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
علیاصغر هنرمند
در دنیای امروز کمتر کسی است که سرش شلوغ نباشد. بسیاری از ما هر روز با سِیلی از کارها مواجه میشویم. این ۱۰ نکته میتواند به انجام دادن راحتتر کارها بدون اینکه دیوانه شوید، کمک کند:
۱- وظایفتان را یادداشت کنید
هر کار و تعهدی باید نوشته شود. با این کار ذهن شما برای یادآوری انرژی اضافی مصرف نمیکند. دیوید آلن در کتاب مهم خود در مورد بهرهوری با عنوان «GTD»، به این نکته اشاره میکند که چگونه کارهای ناتمام، ذهن و روان اشغال میکند. در نتیجه شما به مرور خستهتر و حواسپرتتر میشوید و بهرهوریتان کاهش مییابد. برای آشنایی بیشتر با سیستم GTD (بهبود مدیریت کارها و افزایش بهرهوری) اینجا کلیک کنید.
اولین قدم برای مدیریت زمان این است که به یک سیستم (حتی یک قلم و کاغذ ساده) اعتماد کرده و هر تعهد کوچک و بزرگی را یادداشت کنید.
۲- کارهای خود را از قبل مرور کنید
هر شب کارهای روز بعد را مرور کنید. قبل از ترک محل کار یا رفتن به رختخواب، ۱۰ دقیقه وقت بگذارید و به تعهدات روز بعد نگاه کنید. شاید نیاز باشد تا برای جلسه کاری روز بعد فایلی را از پیش آماده کنید.
- آیا در حال حاضر این فایل در دسترس شماست؟
- آیا میتوانید برخی از کارهای روز بعد را به شخص دیگری واگذار کنید؟ (مورد شماره ۹ را مطالعه کنید)
- آیا میتوان کارهای غیرضروری را حذف کرد؟
هر چه روز شما شلوغتر باشد، انجام این مرور سریع در صبح زود یا شب قبل، از اهمیت بیشتری برخوردار است. با انجام این کار وقتتان را برای تصمیمگیری تلف نمیکنید و ضمنا ذهنتان برای انجام کارهای دشوار روز بعد آمادگی پیدا میکند و احتمال انجام دادنشان بسیار بیشتر میشود.
۳- ابتدا سختترین کار را انجام دهید
شاید کلیشهای به نظر برسد اما قورباغهتان را قورت دهید. این قورباغه میتواند یک پروژه بزرگ یا یک تماس تلفنی ناخوشایند باشد. موکول کردن چنین وظایفی به روز بعد، جز فرسودگی و حس عذاب وجدان ارمغان دیگری نخواهد داشت.
۴- مانعی که حواس شما را پرت میکند کنار بگذارید
حواسپرتی ناشی از وقفههای مداوم، قاتل بهرهوری است. این وقفه میتواند نوتیفیکیشن تلفن همراه یا یک شخص باشد. همان فناوری که زندگی را آسانتر کرده، می تواند انجام کارهای مفید و موثر را عملا غیر ممکن کند. اگر میخواهید روی موضوعی تمرکز کنید، تمامی ارتباطات بیرونی را قطع کرده و به خود فرصتی برای تامل بدهید.
۵- استراحت کنید
شما تنها برای مدت محدودی میتوانید تمرکز عمیق داشته باشید. حتی در شلوغترین روزها نیز ده دقیقهای را برای ایستادن، کشش، نوشیدن آب و قدم زدن اختصاص دهید.
۶- کارهای مشابه را با هم انجام دهید
کارهای مشابه را گروهبندی کنید و هر دسته را در زمان مشخص انجام دهید. برای مثال شاید انجام تماسهای تلفنی و پاسخ دادن به ایمیل در یک گروه جای بگیرند. رعایت این نکته به شتاب شما کمک خواهد کرد. با این کار کمتر از یک شاخه به شاخه دیگر میپرید و در زمان نیز صرفه جویی میکنید.
۷- صبحانه مناسب بخورید
مطالعات بسیاری به اهمیت صبحانه برای حفظ سلامتی تاکید کردهاند. افراد سالم بازدهی بیشتری دارند. مهم نیست چقدر مشغله دارید. در هر حال یک صبحانه مناسب بخورید. این به شما انرژی کافی برای شروع یک روز عالی را خواهد داد.
۸- ورزش کنید
خونرسانی بهتر به مغز، توانایی تمرکز را افزایش میدهد. برای بهرهمندی از این مزیت، نیازی نیست ساعتها در باشگاه باشید. انجام حرکات ایزومتریک حتی زمانی که پشت میز هستید نیز کمک خواهد کرد.
۹- از دیگران کمک بخواهید
برخی افراد از درخواست کمک متنفرند. آنها معتقدند که توضیح دادن کاری به شخصی دیگر، بسیار بیشتر از انجام آن توسط خودشان زمان میبرد. این نکته را در نظر بگیرید که نباید الزاما همهی کارها را خودتان انجام دهید. یک کلید مهم برای بهرهوری این است که تنها کارهایی را انجام دهید که «فقط خود شما» از عهدهاش برمیآیید.
۱۰- به کارهای غیرضروری نه بگویید
نه گفتن را تمرین کنید. آیا روز شما توسط اولویتهای شخص دیگری ربوده شده است؟ به مهمانی یا جلسات غیرضروری نه بگویید.
هنگامی که شخصی با شما تماس می گیرد یا شرکت از شما درخواست جدیدی دارد، چند ثانیه مکث و تامل کنید. از خودتان بپرسید که آیا این کار با اولویتهای شما همخوانی دارد یا خیر.
اگر پاسخ منفی است، آن را رد کنید. «نه» یک جمله کامل است و هیچ توضیحی لازم نیست اما میتوانید از عباراتی همچون «از اینکه من را دعوت کردید متشکرم، اما خیر.»، «ممنون که پرسیدید، اما نه.» استفاده کنید.
پریا شمسالدین