این روزها خبرها از «هوش مصنوعی» همه جا شنیده میشود، اما آیا فکرش را میکردید به همین زودی هوش مصنوعی سراغ دندانهایمان هم بیاید؟
حالا شرکت اورالبی مسواک برقی جدیدی وارد بازار کرده که با استفاده از هوش مصنوعی به افزایش کیفیت مسواکزدن کمک میکند.
این مسواک از طریق بلوتوث به تلفن همراه متصل میشود. هنگام استفاده، یک تایمر زمان مسواک زدن را نشان میدهد و در حین مسواک زدن به شما نشان داده میشود که مشغول تمیز کردن کدام بخش هستید و در ادامه باید کجا را تمیز کنید. ضمنا به شما نمایش داده میشود که کدام سطوح از دندانها را به طور کامل مسواک نزدهاید و در صورتی که روی دندانی بیش از حد فشار وارد کنید، هشدار داده میشود.
شرکت Oral-B با بررسی فرایند مسواک زدن هزاران نفر و تحقیقات علمی انجام شده، الگوریتم هوش مصنوعیاش را طراحی کرده است. مسواک جدید با استفاده از سنسورهای مختلف و هوش مصنوعیاش، به شما کمک میکند تا کیفیت مسواک زدنتان را بالا ببرید و در پایان هم به شما امتیاز میدهد!
شرکت اورال بی پیش از این هم مسواکی با امکانات نسبتا مشابه به بازار ارایه کرده بود، اما مدل قبلی برای عملکرد، به دوربین تلفن همراه نیاز داشت و باید آن را مقابل صورتتان نصب میکردید. در مدل جدید و با پیشرفت سنسورها، دیگر نیازی به استفاده از دوربین مجزا نبوده و خود مسواک به تنهایی و بدون دوربین قادر به جمعآوری اطلاعات مورد نیاز است.
این مسواک برقی با نام Oral-B Genius X و با قیمت گران (در مقایسه با مسواک برقیهای رایج) ۲۲۰ دلاری به بازار ارایه شده است.
گاهی اوقات به این فکر میافتیم که چه خوب بود اگر مغزمان مثل کامپیوتر دکمه «ریستارت» داشت...
با خودتان قرار میگذارید هر روز ورزش کنید، دو هفته با پشتکار به تمرین ادامه میدهید، اما ناگهان سرماخوردگی به سراغتان میآید و چند روز نمیتوانید ورزش کنید. بعد از بهبود هم ورزش شروع نمیشود و انگار اصلا قرار اولیه را فراموش کردهاید. اما فقط سرماخوردگی نیست که مشکل ایجاد میکند، چرا که این داستان در مورد بسیاری دیگر از عادتها و فعالیتهای دیگرمان هم تکرار میشود:
- با خودمان قرار میگذاریم هر روز ۲ ساعت روی درسهایمان وقت بگذاریم، اما بعد از یک ماه دیگر آن را انجام نمیدهیم...
- قصد داریم زبان انگلیسیمان را تقویت کنیم، اما بعد از چند جلسه کلاس را ادامه نمیدهیم...
- برنامهریزی میکنیم تا صبح زود از خواب بیدار شویم، اما پس از چند روز دوباره تا ساعت ۹ صبح میخوابیم...
ایجاد یک عادت جدید کار سادهای نیست و چالشهای خودش را بههمراه دارد. اما در این مطلب نمیخواهیم به آن بپردازیم. در این مقاله میخواهیم در مورد «شکست» صحبت کنیم. یعنی هنگامی که تصمیم به انجام کاری گرفتهایم، اما پس از مدتی آن را ادامه ندادهایم. میخواهیم به راهکارهایی بپردازیم که در صورت شکست چگونه دوباره شروع کنیم. چگونه خودمان را ریستارت کنیم تا مانند روز اول ادامه دهیم.
ایجاد عادت جدید یا ترک عادت بد کار آسانی نیست
پیش از شروع باید خودمان را بهتر بشناسیم. لازم است بدانیم ذهن ما به انواع حیله و دستاویز رو میآورد تا ما را به وضعیت قبلی برگرداند. چرا که ایجاد عادت جدید یا ترک عادت برای مغز کار آسانی نیست و ترجیح میدهد در همان وضعیت قبل باقی بماند. این نکته مهمی است که خیلیها از سازوکار آن مطلع نیستند.
ابتدا عامل ترک عادت را پیدا کنید
از خودتان بپرسید «چرا نتوانستم این کار را به سرانجام برسانم؟» چه اتفاقی در آن روز خاص افتاد که زنجیره مداومت من پاره شد؟ اگر بتوانید تشخیص دهید ذهنتان چگونه شما را فریب داده، احتمالا میتوانید راه حل آن را نیز پیدا کنید. مانند یک کارگاه به واکاوی حوادث بپردازید.
گاهی اوقات یک علت ساده باعث ایجاد مشکل شده: با دوستان تا دیروقت بیدا ماندهاید و صبح روز بعد نتوانستهاید به موقع بیدار شوید. گاهی اوقات هم علت پیچیدهتر است و مجموعهای از رخدادها، برنامهریزی نامناسب و موانعی که در مسیر وجود داشته باعث میشود عادت را کنار بگذاریم: ورزش را کنار گذاشتهاید، هنگام بررسی عامل، متوجه میشوید ساعت باشگاه را در اوقاتی انتخاب کردهاید که برایتان مناسب نبوده و در آن زمان کمانرژی بودهاید، ضمنا متوجه میشوید فاصله زیاد میان منزل تا باشگاه باعث میشده انگیزه کافی برای رفتن به باشگاه نداشته باشید. در چنین مواردی با اصلاح عوامل مشکلساز «زمینهای» میتوانید احتمال موفقیت را بالا ببرید.
انسان جایزالخطا است: بپذیرید دنیا به پایان نرسیده
وقتی شروع به ایجاد یک عادت جدید میکنیم، تمام هدف ما این است که زنجیره مداومت در اجرای عادت جدید پاره نشود و هر روز کار مورد نظر را انجام دهیم. اما گاهی اوقات در این تلاش موفق نیستم و به هر دلیلی روزی پیش میآید که زنجیرمان پاره میشود. اغلب افراد از این اتفاق حس بدی پیدا میکنند و حتی گاهی اوقات صورت مساله را پاک میکنند و رسیدن به هدف را بیخیال میشوند. اما اگر بپذیریم که ما هم خطا میکنیم و اشتباه خود را قبول کنیم، فرصت آغازی دوباره را به خودمان دادهایم.
اهمیت تمرکز مجدد روی ارزشها
وقتی انجام یک عادت خوب را متوقف میکنیم، معمولا نمیخواهیم دیگر به آن فکر کنیم و تلاش به نادیده گرفتنش داریم. مغز ما سعی میکند از یادآوری اصل موضوع خودداری کند چون باعث ایجاد احساس شکست و ضعف میشود. اما این هم ترفندی دیگر از سوی ذهنمان است برای اینکه مجددا عادت خوبمان را آغاز نکنیم.
کافی است با خودتان یک «جلسه» بگذارید و در مورد ریشهها و اهداف اصلی سوال کنید: «چرا قصد داشتید عادت جدیدی در خودتان ایجاد کنید؟»، «هدفتان از ورزش کردن چه بوده است؟» چرا میخواستهاید «هر روز ۳۰ دقیقه کتاب بخوانید؟» ارزشها و مزایای ایجاد عادت جدید را در خودتان متصور شوید. آنها را «واقعا» تصور کنید تا غلیان انگیزه و انرژی دوباره را در خودتان ببینید.
به فاصلهی میان عادت ترک شده و شروع دوباره توجه کنید
با خودتان قرار گذاشتهاید هر روز ورزش کنید، اما جمعه به سفری کوتاه میروید و تمرین آن روز را از دست میدهید. اگر «جلسه شروع مجدد» را روز شنبه با خودتان بگذارید، خیلی راحتتر به مسیر برمیگردید.
اما هرچقدر میان انجام ندادن یک عادت و شروع مجدد آن فاصله بیشتری بیفتد، آغاز مجدد را دشوارتر میکند. اگر دوهفته است ورزش را کنار گذاشتهاید، شروع آن بسیار مشکلتر از هنگامی است که تنها دو سه روز آن را انجام ندادهاید. بنابراین در صورت خارج شدن از خط، هرچه زودتر خودتان را ریستارت کنید و به مسیر برگردید. البته فراموش نکنید «فاصله گرفتن» به معنی غیرممکن بودن نیست و فقط شروع مجدد را سختتر میکند.
استرس و خستگی را کم کنید
وقتی خسته هستیم «اراده» ما نیز خسته است و قدرت تصمیمگیری ندارد. یک رژیم غذایی سالم در پیش گرفتهایم. اما یک روز کاری پراسترس باعث میشود به یک ساندویچ بزرگ همبرگر همراه با سیبزمینی و پنیر فراوان نه نگوییم. چون اراده ما خسته است و توانایی مقاومت ندارد. کم خوابی باعث میشود نتوانیم به راحتی «نه» بگوییم و نتیجهاش قبول مسئولیتهای جدیدی است که به دیگر وظایفمان نیز ضربه میزند. بنابراین در مسیر ایجاد یک عادت جدید، باید انرژی خودمان را مدیریت کنیم و مراقب باشیم بیش از حد به خودمان فشار وارد نکنیم.
یک سیستم پایش (مانیتورینگ) ایجاد کنید
اگر با اصول ایجاد عادت جدید آشنایی دارید (که البته موضوع این مطلب نیست)، احتمالا میدانید «ثبت روزانه» عادتها نقش مهمی در اجرای آنها ایفا میکند. کافی است یک تقویم به دیوار بزنید و انجام موفقیتآمیز عادت را روزانه در آنجا تیک بزنید. وجود این سیستم پایش در ادامه دادن عادت و شروع مجدد آن نقش مهمی ایفا میکند.
گاهی اوقات مغزمان با ترفندی این سیستم مانیتورینگ را خنثی میکند. مثلا پیشرفت کار را در یک دفتر ثبت میکنید، اما یک روز دفتر را در کشوی میز میگذارید و دفتر از جلوی چشمتان خارج میشود و پس از چند روز به کلی فراموش میشود! یا اینکه روی یک وایتبرد میزان پیشرفتتان را تیک میزنید، اما پس از مدتی آن را نادیده میگیرید و دیگر به آن سمت نگاه نمیکنید. دانستن حیلههای ذهن باعث میشود بهتر بتوانیم آنها را خنثی کنیم.
جنگجو باشید
قاعدتا منظور این نیست که بروید کسی را در خیابان بزنید! منظورمان داشتن روحیه جنگنده در «مقابله با نفس» خودمان است. در این مقاله با برخی از حیلههای ذهن آشنا شدیم. مغز ما به ترفندهای زیادی متوسل میشود تا در وضعیت فعلی باقی بمانیم و در مقابل تغییر مقاومت میکند. تنها با داشتن یک روحیه جنگنده است که میتوانیم مقابل خودمان بایستیم و تغییر را ایجاد کنیم.
و دوباره شروع کنید...
بعد از مرور همه این موارد، مجددا قرار و مدارها را برقرار کنید. چند پارارگراف قبل گفتیم که با خودتان جلسهای بگذارید، در آن جلسه نکات گفته شده در این مقاله را مدنظر قرار دهید و دوباره تصمیم بگیرید تا شروع کنید.
این مقاله را فراموش نکنید
پیشنهاد میکنیم این مطلب را بوکمارک یا آن را پرینت کنید و هر زمان که نیاز به ریستارت داشتید، مجددا مطالعهاش نمایید. چرا که یکی از حیلههای مهم مغز انسان فراموشکاری است...
نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ چه نکات تکمیلی به ذهنتان میرسد که میتواند به ریستارت ما کمک کند؟
وقت طلاست! آیا از زمان خودتان به بهترین نحو ممکن استفاده میکنید؟ اگر میخواهید از وقتتان بهتر و مفیدتر استفاده کنید، این پنج راهکار ساده را از دست ندهید:
۱- استفاده از شبکههای اجتماعی را محدود کنید: اینها قاتل زمان و بهرهوری شما هستند! اینستاگرام، تلگرام، فیسبوک و واتساپ به زمان و بهرهوری شما آسیب جدی وارد میکنند. هرچند استفاده از آنها فوایدی هم دارد و نمیتوان این موضوع را انکار کرد. اما از نگاه بهرهوری این ابزارها باعث کاهش قابل توجه زمان مفید و تمرکز میشوند. در بزرگراه در مورد مضرات این شبکههای اجتماعی به صورت مفصل صحبت کردهایم ----------- لینک به مقاله خودش ----------------- بهتر است هر روز یک زمان خاص و محدود (مثلا ۱۵ دقیقه) را به استفاده از شبکههای اجتماعی اختصاص دهید و مراقب باشید از محدوده تعیین شده عبور نکنید.
۲- سه کار مهم هر روز را مشخص کنید: هر روز و در ابتدای آن ۳ کار مهم روز را مشخص کنید. کافی است چند دقیقه وقت بگذارید و مهمترین کارهایی که باید در آن روز انجام شوند را مشخص کنید. حتما آنها را یادداشت کنید و از حافظه برای بهخاطر سپردنشان استفاده نکنید. تحقیقات نشان داده نوشتن یک کار، احتمال انجام دادن آن را به طرز قابل توجهی زیاد میکند. هنگام نوشتن کارها سعی کنید آنها را به خوبی توصیف کنید و از بیش از ۳ کلمه برای ثبتشان استفاده کنید.
۳- کارهای زیر دو دقیقه را فورا انجام دهید: این یکی از اصول کوچک اما مهمی است که توسط دیوید آلن مخترع سیستم مشهور «جیتیدی» پیشنهاد شده است. اگر انجام کاری کمتر از دو دقیقه طول می کشد، باید همان لحظه انجامش دهید و آن را به تعویق نیاندازید. همین قانون کوچک را امتحان کنید تا معجزه تاثیر آن را به چشم ببینید.
۴- نه گفتن را یاد بگیرید! «نه» گفتن برای اکثر افراد کار دشواری است. اما زمان ما محدود است و نمیتوانیم خواستههای همه را برآورده کنیم. باید یاد بگیریم که پیش از گفتن بله، به خوبی فکر کنیم. شاید به نظر عجیب بیاید اما «نه گفتن» به تمرین نیاز دارد و خودتان میبینید که به تدریج و با گذشت زمان در این کار مهارت و توانایی بیشتری پیدا میکنید. دیگران هم نسبت به شما حس بدی پیدا نمیکنند. چون این حس را منتقل میکنید که نسبت به تعهدهای خودتان پایبند هستید. مهارت نه گفتن اینقدر مهم است که چندین کتاب مشهور مانند The Power of No در این مورد نوشته شده.
لینک به کتاب آمازون:
https://www.amazon.com/Power-No-Because-Abundance-Happiness-ebook/dp/B00JU5YAKW/?tag=dghebooklist-20
۵- از تکنیک پومودورو استفاده کنید: اگر نیاز دارید که روی یک هدف به صورت متمرکز کار کنید، بهتر است از تکنیک پومودورو استفاده کنید. در این تکنیک شما در بازههای زمانی کوتاه ۲۵ دقیقهای کار میکنید و بین هرکدام از آنها نیز ۵ دقیقه استراحت میکنید. نکته مهم اینجاست که در این بازه ۲۵ دقیقهای باید کاملا روی هدفتان متمرکز باشید. آموختن این تکنیک فقط چند دقیقه وقت میگیرد و «دوره آموزشی» پومودورو نیز در بزرگراه در دسترس شما است.
آیا شما قادر به نوشتن هستید؟ ممکن است با خودتان بگویید این چه پرسشی است!؟ قاعدتا هر کسی که سواد داشته باشد، توانایی نوشتن هم دارد.
اما منظور ما توانایی «بیان نظرات و احساسات» به صورت نوشتاری است. اینکه بتوانید مفاهیم را به زبانی «ساده، قابل فهم و روان» به دیگران منتقل کنید.
خواندن و نوشتن را همه در مدرسه آموختهایم. اما متاسفانه همیشه از «درس انشا» فراری بوده و اغلب افراد، مهارت اساسی ابراز مفاهیم و احساسات را به صورت نوشتاری و مکتوب پیدا نکردهاند. این کمبود حتی در میان مدیران و اساتید دانشگاهی ما نیز به وفور دیده میشود.
نامهها و نوشتههای زیادی از مدیران میبینیم که به سختی متوجه منظورشان میشویم. تعداد زیادی از برنامهنویسهای کامپیوتر قادر به نوشتن یک راهنمای ساده نیستند و تعداد قابل توجهی از اساتید دانشگاه، توانایی نوشتن یک نامه ساده را نیز ندارند و انگار به زبان مریخی صحبت میکنند.
این روزها که استفاده از شبکههای اجتماعی بسیار پرطرفدار شده، این نقصان بیشتر خودنمایی میکند. جملاتی که قادر به رساندن مفهوم نیستند و حتی گاهی باعث ایجاد سوتفاهم میشوند، همراه با اشتباهات نگارشی و املایی که همه از «قلم ضعیف» و «کم تجربگی» در نوشتن حکایت دارند.
حتی اگر معتقد باشید که نیازی به نوشتن ندارید و شغلتان ارتباطی با نوشتن پیدا نمیکند، باز هم میتوانید دلایل مهمی پیدا کنید که به خاطرشان نوشتن را شروع کنید. بیایید به چند مورد از آنها اشاره کنیم:
البته این هفت مورد همه دلایل نیست و میتوان از مزایای متعدد دیگری هم برای نوشتن نام برد. اما همینها هم آنقدر مهم و قابل توجه هستند که ما را به شروع نوشتن ترغیب کنند.
این نکته را هم فراموش نکنیم که تقریبا در هر شغل و سمتی که باشیم هر از گاهی با نوشتن سروکار پیدا میکنیم. در برخی شغلها نیز داشتن یک قلم خوب اهمیت ویژهای پیدا میکند که در یک مطلب دیگر بزرگراه به آنها به طور خاص میپردازیم.
تا آن زمان یک دفتر بردارید سعی کنید هر از گاهی حداقل چند پاراگراف در آن بنویسید و اگر دوست داشتید نظرتان را هم با ما به اشتراک بگذارید.
آیا شبها خواب راحتی دارید؟ اگر جزء افرادی باشید که سرشان شلوغ است، احتمالا گاهی اوقات در بهخوابرفتن مشکل دارید یا صبح هنگام بیدار شدن احساس میکنید به اندازه کافی انرژی ندارید.
برای این مشکل راهکارهای مختلفی وجود دارد. اما در اینجا میخواهیم به یکی از آنها بپردازیم که تاثیر قابل توجهی دارد: دوش گرفتن با آب گرم پیش از خواب.
البته این راهکار از مدتها قبل شناخته شده و شاید خودتان هم به صورت تجربی به آن رسیده باشید، اما تحقیقات نیز به خوبی آن را اثبات کرده و نشان داده که یک دوش آب گرم ۱ یا ۲ ساعت پیش از خواب، به افزایش کیفیت خواب کمک قابل توجهی میکند.
کمی دقیقتر صحبت کنیم:
شاید نکته کوچکی به نظر بیاید، اما میتواند در بسیاری اوقات کمک کننده باشد. به ویژه برای کسانی که میخواهند از حداکثر انرژیشان در روز بعد استفاده کنند.
پینوشت: بررسی اخیر از نوع مرور سیستماتیک و متاآنالیز (نوعی تحقیق که به مقایسه و جمعبندی نتایج تحقیقات دیگر میپردازد) بوده و در دانشگاه تگزاس آمریکا انجام شده است. اما جالب است بدانید که دو تن از محققان اصلی آن ایرانی و به نامهای شهاب حقایق و سپیده خوشنویس هستند.
دنیا به سرعت در حال تغییر است و اگر خودمان را با این تغییرات وفق ندهیم، به راحتی توسط رقیبان کنار زده میشویم. کسب و کارهای زیادی وجود دارند که به خاطر ضعف در برخی مهارتهای پایه مدیرانش در سراشیبی سقوط قرار گرفته و به جای پیشرفت، پسرفت کردهاند. در این مطلب به ۳ مهارت اساسی میپردازیم که کمبود آن در برخی مدیران و مدیریتها به طور جدی دیده میشود:
۱- ارتباطات مجازی: اغلب مدیران قادرند در جلسات حضوری ارتباط خوب و موثری برقرار کنند، اما همین افراد هنگام کار با روشهای ارتباطی مجازی، مانند یک کودک بیاطلاع عمل میکنند. مدیران زیادی میشناسم که به خاطر ضعف در مهارتهای ارتباطی مجازی، پروژهها و موقعیتهای مهمی را از دست دادهاند. برخی مدیران اصول پاسخدادن و یک ارتباط مجازی موثر را به درستی فرا نگرفتهاند، اصول ارتباط با ایمیل را بلد نیستند و نمیدانند در یک اپلیکیشن پیامرسان مانند واتساپ و تلگرام چگونه باید پاسخگو بود. آنها از اصول تاثیرگذاری مثبت در «شبکههای اجتماعی» آگاهی ندارند و فعالیتهایشان در فضای مجازی اغلب باعث تاثیر معکوس و منفی روی کارشان میشود. بازخوردهای منفی ایجاد شده سبب میشود که برخی مدیران از این فضاها فاصله بگیرند اما همین رفتار هم به نوعی دیگر باعث ضربه به کار میشود.
۲- مهارتهای پایه فناوری و توانایی استفاده از ابزارهای مورد نیاز: داشتن تواناییهای پایه فناوری یکی از ضرورتهای اساسی یک مدیر است. اما اکثر مدیران حتی نمیتوانند یک متن را به درستی و با سرعت مناسب تایپ کنند! بسیاری از مدیران، ابزارهای کمکی مورد نیازشان را نمیشناسند و نمیدانند از چه نرمافزارها و اپلیکیشنهایی میتوان برای ارتقای کار کمک گرفت. در واقع آنها از پتانسلهای فناوری برای ارتقای کارشان مطلع نیستند. نتیجهاش این است که بهرهوری کلی و سرعت رشد آنها به طور قابل ملاحظهای کاهش پیدا میکند.
۳- توانایی یادگیری و استفاده از فناوریهای جدید: متاسفانه برخی مدیران در یک سطح خاص از دانش خشکشان زده و حاضر به ارتقای آن نیستند. دنیا هر روز تغییر میکند و اگر خودمان را با تغییرات و پیشرفتهای آن وفق ندهیم، از قافله عقب میمانیم. به همین خاطر مهمترین مهارت یک مدیر در جهان فعلی، داشتن این توانایی است که مهارتهای جدید را یاد بگیرد و همراه با پیشرفت تکنولوژی به جلو حرکت کند. بسیار مهم است که یک مدیر هم خودش را بهروز نگه دارد و هم همکاران و کارمندان را به ارتقای مهارتها تشویق کند.
امیدواریم شما جزو مدیرانی باشید که این سه مهارت را در خودتان به بهترین وجه ممکن تقویت میکنید. ما نیز در بزرگراه تلاش میکنیم تا در این مسیر در کنارتان باشیم؛ چرا که میخواهیم ساز و کارهای ارتقا و یادگیری را به سادهترین شکل ممکن در اختیار شما قرار دهیم.